عشق یا نفرت؟
عشق یا نفرت؟
part ²⁷
گوش کردم ببینم چی میگه هرچند دلم نمیخواست اما کنجکاو شدم!
نامو: اصلا نمیدونم دختره کانگ ات کجاست!
+: ولی تو چرا فامیلیش رو عوض کردی؟
نامو: واسه اینکه دنبالش بودن....بعدشم که فراموشی گرفت اصلا دیگه نمی‌دونست فامیلیش کیم هست....هنوز هم نمیدونه
+: تو اصلا اون دختره رو از کجا آوردی؟
نامو: پیداش کردم....مثل اینکه داداشش رو کشته بودن....کوچولوی خوبی واسه کار تو بار بود واسه همین آوردمش اینجا
+: پس الان کجاست؟
نامو: فروختمش
+: گذشتش خیلی واسم عجیبه!
نامو: ببین این باباش مافیا بوده و تو یه بازی جونش رو از دست میده و مامانش هم کشته میشه و اینو داداشش می‌مونن و داداشش هم میمیره و خودش تنها میمونه
+: اسم باباش چی بوده؟
نامو: کیم سوجون
ولی....اون که پدر تهیونگه! یعنی ممکنه....تهیونگ و ات خواهر و برادر باشن؟!
که جونگ‌هو اومد
جونگ‌هو: من اومدم
نامجون: عا...سلام....
"داشتیم از بار خارج می‌شدیم که من..."
نامجون: جونگ‌هو تو برو شرکت من یه کاری دارم دیر تر میام
جونگ‌هو: باشه من میرم
بعد اینکه جونگ‌هو رفت منم رفتم پیش صاحب بار نامو!
نامجون: جناب...یه سوالی ازتون دارم
نامو: بفرمایید قربان در خدمتم
نامجون: خواستم درباره‌ی یکی از کارمند های سابقتون بدونم....کانگ ات....میشه بگید شما چطور با اون آشنا شدید؟
نامو: عا...کانگ ات؟ خوب...بله...من اونو از...از پدرش خریدم....قمار کردیم و اون باخت
"کاملا معلوم بود داره دروغ میگه!"
نامجون: آها...بله ممنون
"داشتم از بار خارج میشدم که"
نامو: ببخشید ولی...واسه چی درباره‌ی اون سوال داشتید؟
نامجون: یه چیزایی رو ندونی بهتره!
"و از بار رفتم بیرون"
☆پایان فلش بک☆
تهیونگ: یعنی...ات...
نامجون: آره....ممکنه خواهر تو باشه....اما فراموشی گرفته باشه
''که تهیونگ قطره اشکی از چشماش جاری شد"
جونگکوک: هیونگ نسکافه آور....آوردم...چرا گریه میکنی؟
تهیونگ: .........
جونگکوک: دارم نگران میشماااا
نامجون: جونگکوک همین الان باید بریم صاحب بار ____ رو ببریم عمارت تو!
جونگکوک: واسه چی؟
نامجون: حالا تو راه واست توضیح میدم فقط سریع باشید!
یه پارت دیگه هم گذاشتم امیدوارم خوشتون اومده باشه 💜
#فیک #فیک_بی_تی_اس #فیک_تهیونگ #فیک_جونگ_کوک #فیک_جیمین #فیکشن #فیک_شوگا #فیک_جیهوپ #فیک_نامجون #فیک_جین #سناریو #سناریو_بی_تی_اس #سناریودرخواستی #وانشات#تک‌پارتی#جیمین #نامجون#جین#شوگا#جیهوپ#تهیونگ#جونگکوک #کیم_نامجون#کیم_سوکجین#مین_یونگی #جانگ_هوسوک#پارک_جیمین#کیم_تهیونگ #جئون_جونگکوک#بی_تی_اس#کوک#وی#یونگی #هوسوک#سوکجین#آر_ام#آرمی #بلک_پینک#استری_کیدز#موچی#مونی #هوپی#هوبی#کوکی #ته_ته#نامی#بانی#شوگولی #ورلد_واید_هندسام#تهکوک#تهمین#ویمین #ویکوک#وینام#نامجین#نامکوک #نامجین#جیکوک #یونمین
part ²⁷
گوش کردم ببینم چی میگه هرچند دلم نمیخواست اما کنجکاو شدم!
نامو: اصلا نمیدونم دختره کانگ ات کجاست!
+: ولی تو چرا فامیلیش رو عوض کردی؟
نامو: واسه اینکه دنبالش بودن....بعدشم که فراموشی گرفت اصلا دیگه نمی‌دونست فامیلیش کیم هست....هنوز هم نمیدونه
+: تو اصلا اون دختره رو از کجا آوردی؟
نامو: پیداش کردم....مثل اینکه داداشش رو کشته بودن....کوچولوی خوبی واسه کار تو بار بود واسه همین آوردمش اینجا
+: پس الان کجاست؟
نامو: فروختمش
+: گذشتش خیلی واسم عجیبه!
نامو: ببین این باباش مافیا بوده و تو یه بازی جونش رو از دست میده و مامانش هم کشته میشه و اینو داداشش می‌مونن و داداشش هم میمیره و خودش تنها میمونه
+: اسم باباش چی بوده؟
نامو: کیم سوجون
ولی....اون که پدر تهیونگه! یعنی ممکنه....تهیونگ و ات خواهر و برادر باشن؟!
که جونگ‌هو اومد
جونگ‌هو: من اومدم
نامجون: عا...سلام....
"داشتیم از بار خارج می‌شدیم که من..."
نامجون: جونگ‌هو تو برو شرکت من یه کاری دارم دیر تر میام
جونگ‌هو: باشه من میرم
بعد اینکه جونگ‌هو رفت منم رفتم پیش صاحب بار نامو!
نامجون: جناب...یه سوالی ازتون دارم
نامو: بفرمایید قربان در خدمتم
نامجون: خواستم درباره‌ی یکی از کارمند های سابقتون بدونم....کانگ ات....میشه بگید شما چطور با اون آشنا شدید؟
نامو: عا...کانگ ات؟ خوب...بله...من اونو از...از پدرش خریدم....قمار کردیم و اون باخت
"کاملا معلوم بود داره دروغ میگه!"
نامجون: آها...بله ممنون
"داشتم از بار خارج میشدم که"
نامو: ببخشید ولی...واسه چی درباره‌ی اون سوال داشتید؟
نامجون: یه چیزایی رو ندونی بهتره!
"و از بار رفتم بیرون"
☆پایان فلش بک☆
تهیونگ: یعنی...ات...
نامجون: آره....ممکنه خواهر تو باشه....اما فراموشی گرفته باشه
''که تهیونگ قطره اشکی از چشماش جاری شد"
جونگکوک: هیونگ نسکافه آور....آوردم...چرا گریه میکنی؟
تهیونگ: .........
جونگکوک: دارم نگران میشماااا
نامجون: جونگکوک همین الان باید بریم صاحب بار ____ رو ببریم عمارت تو!
جونگکوک: واسه چی؟
نامجون: حالا تو راه واست توضیح میدم فقط سریع باشید!
یه پارت دیگه هم گذاشتم امیدوارم خوشتون اومده باشه 💜
#فیک #فیک_بی_تی_اس #فیک_تهیونگ #فیک_جونگ_کوک #فیک_جیمین #فیکشن #فیک_شوگا #فیک_جیهوپ #فیک_نامجون #فیک_جین #سناریو #سناریو_بی_تی_اس #سناریودرخواستی #وانشات#تک‌پارتی#جیمین #نامجون#جین#شوگا#جیهوپ#تهیونگ#جونگکوک #کیم_نامجون#کیم_سوکجین#مین_یونگی #جانگ_هوسوک#پارک_جیمین#کیم_تهیونگ #جئون_جونگکوک#بی_تی_اس#کوک#وی#یونگی #هوسوک#سوکجین#آر_ام#آرمی #بلک_پینک#استری_کیدز#موچی#مونی #هوپی#هوبی#کوکی #ته_ته#نامی#بانی#شوگولی #ورلد_واید_هندسام#تهکوک#تهمین#ویمین #ویکوک#وینام#نامجین#نامکوک #نامجین#جیکوک #یونمین
۲۲.۰k
۲۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.