برگ با ریزش پیوسته به من میگوید

برگ با ریزش پیوسته به من می‌گوید:
در زمین خوردن، عشاق تسلسل دارند

هرکه در عشق سر از قله برآرد هنر است
همه تا دامنه کوه تحمل دارند


#مژگان_عباسلو

دیدگاه ها (۱۳)

ز تمام بودنی ها "تو" همین از آن من باشکه به غیر با "تو" بودن...

دوست داشتنمهنوز بوی باران و کاهگل می دهدبوی مداد جویده ی شده...

"ببین ، سراغ مرا هیچ کس نمی گیردمگر که نیمه شبی ، غصه ای ، غ...

به سوی تو، به شوق روی تو، به طرف کوی توسپیده‌دم آیم، مگر تو ...

تو آفتابی در صبح ترین پاییزی که اواز نارنجی برگ هایشگونه ی ز...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

#حکایت‌ های پندآموزگویند: روزی ابلیس ملعون خواست با فرزندانش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط