نمی خواهم این بار تورا در یک کافه با موسیقی آرام نگاهت کن

نمی خواهم این بار تورا در یک کافه با موسیقی آرام نگاهت کنم...
می خواهم این بار نزدیک تر شویم..
بیا به گوشه دنجی که سقف بالای سرمان نیست همراه با این ساز برویم‌....
تو هم همکاری‌کن قول بده موهایت را پریشان کنی من هم آهنگی از یار و دلبری هایش می زنم...
تو هم دامنت را تکان بده اما من قول نمی دهم بتوانم این آهنگ را به پایان برسانم...
تو باشی و موهای پریشانت سقف هم که نیست منو این ساز بیچاره با هم لال خواهیم شد...
اما تو دامنت را تکان بده من نمی زنم اما قلبم خوب برایت ساز خواهد زد....
دیدگاه ها (۰)

‏بعضی وقت هاارزش واقعی یک لحظه رونمی فهمی تا وقتی کهتبدیل به...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

(۲part)..... نامه ای به وجودم.. ـــــــــــــــ.... سوالت به...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط