سال 1365 عملیات کربلای چهار ترکشی به شکم محمدرضا اصابت کر
سال 1365 عملیات کربلای چهار ترکشی به شکم محمدرضا اصابت کرده و مجروح میشود همرزمانش سعی میکنند او را به عقب برگردانند اما موفق نمیشوند و او اسیر میشود؛ یکی از همرزمان او به نام محسن میرزایی که اهل مشهد است، میگوید: محمدرضا به من گفت «محسن من مطمئن هستم شهید میشوم ما انشاءالله پیروز میشویم و تو آزاد میشوی و برمیگردی کنار خانوادهات تو با این نام و نشان به خانه ما میروی و میگویی من خودم دیدم محمدرضا شهید شد، دیگر چشم بهراه او نباشید.»
میرزایی چهار سال بعد آزاد شده و به خانه مادر شفیعی میآید و از آخرین دقایق عمر محمدرضا میگوید: به دلیل جراحتش نباید آب میخورد؛ روز آخر خیلی تشنه بود، یک لگن آب لب طاقچه گذاشته بودند او خودش را روی زمین میکشید تا به آب برسد و فریاد میزد «جگرم میسوزد، فدای لب تشنهات یا اباعبدالله الحسین» با خودم فکر کردم محمدرضا که دیگر امیدی به زنده ماندنش نیست بهتر است به او آب بدهم زمانی که بالای سرش آمدم دیدم شهید شده است.
وی ادامه میدهد: خوب شد که با لب تشنه شهید شد تا روز محشر در برابر سیدالشهدا شرمنده نباشد.
هشت ماه بعد از شهادت محمدرضا در عراق عکسی که توسط صلیب سرخ از او گرفته شده بود توسط مادرش شناسایی شد و خبر شهادت و دفن او در قبرستان الکخن را به او میدهند و در گلزار شهدای قم به صورت نمادین دسته گلی را در قبری دفن کردند و روی آن نام محمدرضا شفیعی را نوشتند.
مرداد ماه سال 1381 خبر ورود 570 شهید به کشور اعلام میشود؛ محمدرضا هم جزو این افراد است اما با یک تفاوت که پیکر او صحیح و سالم است و هیچ تغییری نکرده؛ مادر شفیعی میگوید: وقتی برای دیدن پسرم به سردخانه رفتم پاهایم سست شده بود، نفسم بند آمده بود، چهرهاش نورانی بود، محمدرضا یک تاب توی موهایش بود که تکان نخورده بود.
سالم ماندن اجساد بعد از مرگ هیچ دلیل علمی ندارد اما علما میگویند سالم ماندن و نپوسیدن بدن نوعی کرامت الهی است که خداوند به بندگان خوب خود عنایت میکند و عملا نشان میدهد تقوا در عالم برزخ هم تاثیرگذار است؛ علاوه بر تقوا در روایتی از پیامبر(ص) نقل شده است هر کس موفق شود چهل جمعه پشت سر هم غسل کند بدنش در قبر متلاشی نشده و نخواهد پوسید.
به گواهی همرزمان محمدرضا او غسل جمعه، زیارت عاشورا و نماز شبش ترک نمیشد و همیشه با وضو بود.
حالا پیکر پاک او در گلزار شهدای قم آرام گرفته، روی سنگ قبرش نوشته شده است: «شهید راه اسلام، پاسدار شهید محمدرضا شفیعی فرزند حسین که در سن 19 سالگی در تاریخ 4/10/1365 در خاک عراق در حین اسارت به درجه رفیع شهادت نایل و پس از 16 سال مفقودیت در تاریخ 14/5/1381 پیکر پاکش به خاک سپرده شد. قطعه 7 ردیف 14 شماره 1».
میرزایی چهار سال بعد آزاد شده و به خانه مادر شفیعی میآید و از آخرین دقایق عمر محمدرضا میگوید: به دلیل جراحتش نباید آب میخورد؛ روز آخر خیلی تشنه بود، یک لگن آب لب طاقچه گذاشته بودند او خودش را روی زمین میکشید تا به آب برسد و فریاد میزد «جگرم میسوزد، فدای لب تشنهات یا اباعبدالله الحسین» با خودم فکر کردم محمدرضا که دیگر امیدی به زنده ماندنش نیست بهتر است به او آب بدهم زمانی که بالای سرش آمدم دیدم شهید شده است.
وی ادامه میدهد: خوب شد که با لب تشنه شهید شد تا روز محشر در برابر سیدالشهدا شرمنده نباشد.
هشت ماه بعد از شهادت محمدرضا در عراق عکسی که توسط صلیب سرخ از او گرفته شده بود توسط مادرش شناسایی شد و خبر شهادت و دفن او در قبرستان الکخن را به او میدهند و در گلزار شهدای قم به صورت نمادین دسته گلی را در قبری دفن کردند و روی آن نام محمدرضا شفیعی را نوشتند.
مرداد ماه سال 1381 خبر ورود 570 شهید به کشور اعلام میشود؛ محمدرضا هم جزو این افراد است اما با یک تفاوت که پیکر او صحیح و سالم است و هیچ تغییری نکرده؛ مادر شفیعی میگوید: وقتی برای دیدن پسرم به سردخانه رفتم پاهایم سست شده بود، نفسم بند آمده بود، چهرهاش نورانی بود، محمدرضا یک تاب توی موهایش بود که تکان نخورده بود.
سالم ماندن اجساد بعد از مرگ هیچ دلیل علمی ندارد اما علما میگویند سالم ماندن و نپوسیدن بدن نوعی کرامت الهی است که خداوند به بندگان خوب خود عنایت میکند و عملا نشان میدهد تقوا در عالم برزخ هم تاثیرگذار است؛ علاوه بر تقوا در روایتی از پیامبر(ص) نقل شده است هر کس موفق شود چهل جمعه پشت سر هم غسل کند بدنش در قبر متلاشی نشده و نخواهد پوسید.
به گواهی همرزمان محمدرضا او غسل جمعه، زیارت عاشورا و نماز شبش ترک نمیشد و همیشه با وضو بود.
حالا پیکر پاک او در گلزار شهدای قم آرام گرفته، روی سنگ قبرش نوشته شده است: «شهید راه اسلام، پاسدار شهید محمدرضا شفیعی فرزند حسین که در سن 19 سالگی در تاریخ 4/10/1365 در خاک عراق در حین اسارت به درجه رفیع شهادت نایل و پس از 16 سال مفقودیت در تاریخ 14/5/1381 پیکر پاکش به خاک سپرده شد. قطعه 7 ردیف 14 شماره 1».
۱.۲k
۱۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.