نقش زن در شادی مرد
نقش زن در شادی مرد
بی تردید افکار شاد، ما را شاد می کند، اما افکار بد، حالمان را خراب می کند. زن باید بداند به خاطر خوشبختی خودش هم که شده باید شوهر شاد و خوشبختی داشته باشد. برای رسیدن به این هدف، یک لبخند هم کفایت می کند. به طور یقین نمی توانیم شوهرمان را تغییر دهیم. زیرا شخصیت او شکل گرفته است. پس سعی کنیم که او را همان طوری که هست بپذیریم. از تشویق کردن او در انجام مسئولیت های اجتماعی، شخصی و زندگیش غفلت نورزیم. مطمئن باشیم که قهرمان ساختن از او در همه شئونات زندگی به نفع ماست. با او حرف بزنیم، به اتفاق هم راه برویم، به حرفهایش گوش بدهیم، او را بفهمیم، این ها رمز شادمانی او هستند.
اگر می خواهیم شوهرمان را خوشحال کنیم، ابتدا خودمان را شاد کنیم. با شادی به کار او نگاه کنیم تا او هم از کارش راضی بشود و بدانیم که کسی که از کارش راضی باشد مسرور و شاد می شود. همسرمان را دست کم نگیریم، زیرا برداشتی که ما از همسرمان داریم روی رفتار او، به خصوص در حضور ما اثر می گذارد.
وقتی همسرمان حتی در سالمندی به ما هدیه ای می دهد به او نگوییم این چه کاری است که با این سن و سال انجام می دهی؟ بلکه به گرمی از او تشکرکنیم و خداوند را سپاسگزار باشیم که به ما چنین همسری را داده است. با تبسم و آراستگی از همسر مان استقبال کنیم همسرمان بعد ازخداوند آرامش دهی را از ما می خواهد. سعی کنیم سوتفاهم ها را کنار بگذاریم و حداقل یک روز در هفته را با هم باشیم.
نقش مرد در شادی زن
اگر فرض را براین بگذاریم که در سن 25 سالگی ازدواج کنیم، می توان نتیجه گرفت که حدود 50 سال یا بیشتربا فرض برخورداری از عمر طبیعی با زنمان زندگی می کنیم، پس به این بیندیشیم که با شاد کردن همسرمان خودمان هم شاد و خوشبخت خواهیم بود، برای این کار باید سعی کنیم در خودمان عادات بهتر ایجاد کنیم. مثلا قبل از این که میهمان دعوت کنیم موضوع را با او در میان بگذاریم، به او فرصت کافی برای تدارک میهمان بدهیم، در مسایل عقلانی و منطقی با زنمان موافقت کنیم، اشتباهات خود را بپذیریم، اشتباه پذیری کسر شان و امتیاز دادن نیست، بلکه اشتباه بهترین آمو زگار انسان است. سعی کنیم بخندیم و به همراه ما زن ما هم بخندد، بدانیم که خوشحال کردن زن هنر است نه علم، اگر علم بود همه می توانستند کسب کنند، اما هنر ریشه ذاتی و درونی دارد و به همین جهت اثر آن ماندگارتر است.
از تلاش همسرمان قدردانی کنیم، در تصمیم گیری به او کمک کنیم شرایطی را فراهم کنیم که استعدادهایش را نمایان کند و با بهره گیری از قدرت تعریف و تمجید ما بدرخشد. به جای هدایای گران قیمت، برای زنمان وقت صرف کنیم، به گفته هایش گوش دهیم و حتی اجازه دهیم فریاد بکشد تا از این طریق به آرامش برسد، محبت خودمان را به زبان بیاوریم و حتی به مادر همسرتان بگویید که دخترش را دوست دارید، فراموش نکنیم که حال و هوای عاشقی تا زمانی بر فضای خانواده ما حاکم خواهد بود که رفتار ما با همسر مان مانند رفتار روزهای آشنایی و نا مزدیمان باشد. یقین بدانیم که هر چه در خانه شاد تر باشیم و ارتباط بهتری با همسرمان داشته باشیم انرژی بیشتری داریم تا صرف کارمان کنیم و به این وسیله در کارمان نیز موفق تر خواهیم بود.
زنان نیاز به صحبت کردن دارند، مردی که با زنش صحبت می کند و به حرفهای او گوش می دهد قلب زنش را تسخیر می کند، بارها شاید شنیده باشیم که خانممان می گوید"فقط می خواهم حرفم را بشنوی و آنچه را می کویم درک کنی و به احساس من اهمیت بدهی" این جمله و امثال آن بیانگر ابراز نیاز درونی وی است. پس به همسر مان توجه کنیم تا شادی در فضای زندگی ما پراکنده شود.
❤❤❤❤❤❤❤
خواهشا به احترام زنان ایرانی تااخر بخونید:
این بار اگر زن زیبارویی را دیدید، هوس را زنده به گور کنید
و سپاسگذار باشید برای خلق این زیبایی...
زیر باران اگر دختری را سوار کردید ، جای شماره ، به او امنیت بدهید،
او را به مقصد مورد نظرش برسانید نه مقصود مورد نظرتان!
هنگام ورود به هر مکانی با لبخند بگویید : اول شما!
در تاکسی ، خودتان را به در بچسبانید نه او؛
بگذارید زن ایرانی وقتی مرد ایرانی را در کوچه ای خلوت می بیند ، احساس امنیت کند نه ترس؛
بیایید فارغ از جنسیت ، کمی مرد باشید!!!
ای دهقان فداکار!
تو در روزگاری بزرگ شدی که مردی برهنه شد تا زنان و کودکان زنده بمانند؛
اما من در روزگاری نفس می کشم که زنی برهنه می شود تا کودکش از گرسنگی نمیرد!
در سرزمین من هیچ کوچه ای به نام هیچ زنی نیست
و هیچ خیابانی...!
بن بست ها اما فقط زنها را می شناسند انگار...!
اینجا نام هیچ بیمارستانی مریم نیست
تختهای بیمارستانها اما پر از مریمهای درد کشیده است!
سیمین دانشور
بی تردید افکار شاد، ما را شاد می کند، اما افکار بد، حالمان را خراب می کند. زن باید بداند به خاطر خوشبختی خودش هم که شده باید شوهر شاد و خوشبختی داشته باشد. برای رسیدن به این هدف، یک لبخند هم کفایت می کند. به طور یقین نمی توانیم شوهرمان را تغییر دهیم. زیرا شخصیت او شکل گرفته است. پس سعی کنیم که او را همان طوری که هست بپذیریم. از تشویق کردن او در انجام مسئولیت های اجتماعی، شخصی و زندگیش غفلت نورزیم. مطمئن باشیم که قهرمان ساختن از او در همه شئونات زندگی به نفع ماست. با او حرف بزنیم، به اتفاق هم راه برویم، به حرفهایش گوش بدهیم، او را بفهمیم، این ها رمز شادمانی او هستند.
اگر می خواهیم شوهرمان را خوشحال کنیم، ابتدا خودمان را شاد کنیم. با شادی به کار او نگاه کنیم تا او هم از کارش راضی بشود و بدانیم که کسی که از کارش راضی باشد مسرور و شاد می شود. همسرمان را دست کم نگیریم، زیرا برداشتی که ما از همسرمان داریم روی رفتار او، به خصوص در حضور ما اثر می گذارد.
وقتی همسرمان حتی در سالمندی به ما هدیه ای می دهد به او نگوییم این چه کاری است که با این سن و سال انجام می دهی؟ بلکه به گرمی از او تشکرکنیم و خداوند را سپاسگزار باشیم که به ما چنین همسری را داده است. با تبسم و آراستگی از همسر مان استقبال کنیم همسرمان بعد ازخداوند آرامش دهی را از ما می خواهد. سعی کنیم سوتفاهم ها را کنار بگذاریم و حداقل یک روز در هفته را با هم باشیم.
نقش مرد در شادی زن
اگر فرض را براین بگذاریم که در سن 25 سالگی ازدواج کنیم، می توان نتیجه گرفت که حدود 50 سال یا بیشتربا فرض برخورداری از عمر طبیعی با زنمان زندگی می کنیم، پس به این بیندیشیم که با شاد کردن همسرمان خودمان هم شاد و خوشبخت خواهیم بود، برای این کار باید سعی کنیم در خودمان عادات بهتر ایجاد کنیم. مثلا قبل از این که میهمان دعوت کنیم موضوع را با او در میان بگذاریم، به او فرصت کافی برای تدارک میهمان بدهیم، در مسایل عقلانی و منطقی با زنمان موافقت کنیم، اشتباهات خود را بپذیریم، اشتباه پذیری کسر شان و امتیاز دادن نیست، بلکه اشتباه بهترین آمو زگار انسان است. سعی کنیم بخندیم و به همراه ما زن ما هم بخندد، بدانیم که خوشحال کردن زن هنر است نه علم، اگر علم بود همه می توانستند کسب کنند، اما هنر ریشه ذاتی و درونی دارد و به همین جهت اثر آن ماندگارتر است.
از تلاش همسرمان قدردانی کنیم، در تصمیم گیری به او کمک کنیم شرایطی را فراهم کنیم که استعدادهایش را نمایان کند و با بهره گیری از قدرت تعریف و تمجید ما بدرخشد. به جای هدایای گران قیمت، برای زنمان وقت صرف کنیم، به گفته هایش گوش دهیم و حتی اجازه دهیم فریاد بکشد تا از این طریق به آرامش برسد، محبت خودمان را به زبان بیاوریم و حتی به مادر همسرتان بگویید که دخترش را دوست دارید، فراموش نکنیم که حال و هوای عاشقی تا زمانی بر فضای خانواده ما حاکم خواهد بود که رفتار ما با همسر مان مانند رفتار روزهای آشنایی و نا مزدیمان باشد. یقین بدانیم که هر چه در خانه شاد تر باشیم و ارتباط بهتری با همسرمان داشته باشیم انرژی بیشتری داریم تا صرف کارمان کنیم و به این وسیله در کارمان نیز موفق تر خواهیم بود.
زنان نیاز به صحبت کردن دارند، مردی که با زنش صحبت می کند و به حرفهای او گوش می دهد قلب زنش را تسخیر می کند، بارها شاید شنیده باشیم که خانممان می گوید"فقط می خواهم حرفم را بشنوی و آنچه را می کویم درک کنی و به احساس من اهمیت بدهی" این جمله و امثال آن بیانگر ابراز نیاز درونی وی است. پس به همسر مان توجه کنیم تا شادی در فضای زندگی ما پراکنده شود.
❤❤❤❤❤❤❤
خواهشا به احترام زنان ایرانی تااخر بخونید:
این بار اگر زن زیبارویی را دیدید، هوس را زنده به گور کنید
و سپاسگذار باشید برای خلق این زیبایی...
زیر باران اگر دختری را سوار کردید ، جای شماره ، به او امنیت بدهید،
او را به مقصد مورد نظرش برسانید نه مقصود مورد نظرتان!
هنگام ورود به هر مکانی با لبخند بگویید : اول شما!
در تاکسی ، خودتان را به در بچسبانید نه او؛
بگذارید زن ایرانی وقتی مرد ایرانی را در کوچه ای خلوت می بیند ، احساس امنیت کند نه ترس؛
بیایید فارغ از جنسیت ، کمی مرد باشید!!!
ای دهقان فداکار!
تو در روزگاری بزرگ شدی که مردی برهنه شد تا زنان و کودکان زنده بمانند؛
اما من در روزگاری نفس می کشم که زنی برهنه می شود تا کودکش از گرسنگی نمیرد!
در سرزمین من هیچ کوچه ای به نام هیچ زنی نیست
و هیچ خیابانی...!
بن بست ها اما فقط زنها را می شناسند انگار...!
اینجا نام هیچ بیمارستانی مریم نیست
تختهای بیمارستانها اما پر از مریمهای درد کشیده است!
سیمین دانشور
۱۴.۶k
۰۶ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.