یورش آلانها
یورش آلانها
پس از حل مسألهٔ ارمنستان، قوم آلان که قومی سکایی و با اصالت آریایی بودند و سرزمینهای پهناوری از کرانهٔ دریای مازندران تا سرچشمهٔ رود ولگا را در تسخیر داشتند، با همدستی گرجیها به ارمنستان و آذربایجان یورش بردند. بلاش یکم برای دفع این یورش به ناچار از وسپازیان قیصر وقت روم درخواست کمک کرد، ولی وسپازیان از کمک کردن خودداری کرد و این یورشگران توانستند بدون روبرو شدن با مقاومتی جدی به تاخت و تاز گستردهای بپردازند و بدین نحو غنایم فراوانی با خود بردند. آلانها و گرجیان در سال ۷۵ میلادی، خود ایران را ترک کردند.
اقدامات فرهنگی بلاش یکم
بلاش یکم به آیین و روشهای ایرانی بسیار علاقهمند بود. وی در احیای فرهنگ و آیین های ایرانی تلاش بسیاری کرد و بازماندهٔ گرایشهای یونانی را در ایران از میان برد. در این زمان الفبای ایرانی که از خط آرامی منشعب شده بود، جای الفبای یونانی را گرفت و برای اولین بار بر روی سکههای بلاش یکم پدیدار گشت. بر یک روی این سکهها نقش شاه و بر روی دیگر آن تصویر آتشدانی نقش شد. این سنت تا زمان انحطاط ساسانیان کم و بیش حفظ شد. بنا به روایات زرتشتی در زمان بلاش، متون کهن اوستایی از نو گردآوری شد و نام یونانی شدهٔ شهرها نیز دوباره نام ایرانی خود را بازیافت.
مرگ بلاش یکم
بلاش یکم مدتی پس از بیرون رفتن آلانها از ایران در سال ۷۷ میلادی درگذشت. پس از مرگ او نبردهای خانگی برای نشتن بر تخت شاهی اشکانی میان اشکانیان آغاز شد و سه تن خود را شاهنشاه خواندند. این سه مدعی به نامهای پاکور(دوم)، اردوان چهارم وبلاش دوم بودند. پیشینهٔ دودمانی و مدت پادشاهی آنها به درستی روشن نیست و هر کدام از آنها در بخشی از ایران زمام امور را در دست داشتند.
پس از حل مسألهٔ ارمنستان، قوم آلان که قومی سکایی و با اصالت آریایی بودند و سرزمینهای پهناوری از کرانهٔ دریای مازندران تا سرچشمهٔ رود ولگا را در تسخیر داشتند، با همدستی گرجیها به ارمنستان و آذربایجان یورش بردند. بلاش یکم برای دفع این یورش به ناچار از وسپازیان قیصر وقت روم درخواست کمک کرد، ولی وسپازیان از کمک کردن خودداری کرد و این یورشگران توانستند بدون روبرو شدن با مقاومتی جدی به تاخت و تاز گستردهای بپردازند و بدین نحو غنایم فراوانی با خود بردند. آلانها و گرجیان در سال ۷۵ میلادی، خود ایران را ترک کردند.
اقدامات فرهنگی بلاش یکم
بلاش یکم به آیین و روشهای ایرانی بسیار علاقهمند بود. وی در احیای فرهنگ و آیین های ایرانی تلاش بسیاری کرد و بازماندهٔ گرایشهای یونانی را در ایران از میان برد. در این زمان الفبای ایرانی که از خط آرامی منشعب شده بود، جای الفبای یونانی را گرفت و برای اولین بار بر روی سکههای بلاش یکم پدیدار گشت. بر یک روی این سکهها نقش شاه و بر روی دیگر آن تصویر آتشدانی نقش شد. این سنت تا زمان انحطاط ساسانیان کم و بیش حفظ شد. بنا به روایات زرتشتی در زمان بلاش، متون کهن اوستایی از نو گردآوری شد و نام یونانی شدهٔ شهرها نیز دوباره نام ایرانی خود را بازیافت.
مرگ بلاش یکم
بلاش یکم مدتی پس از بیرون رفتن آلانها از ایران در سال ۷۷ میلادی درگذشت. پس از مرگ او نبردهای خانگی برای نشتن بر تخت شاهی اشکانی میان اشکانیان آغاز شد و سه تن خود را شاهنشاه خواندند. این سه مدعی به نامهای پاکور(دوم)، اردوان چهارم وبلاش دوم بودند. پیشینهٔ دودمانی و مدت پادشاهی آنها به درستی روشن نیست و هر کدام از آنها در بخشی از ایران زمام امور را در دست داشتند.
۱.۲k
۳۰ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.