به مادر قول داده بود بر می گردد

به مادر قول داده بود بر می گردد
چشم مادر که به استخوان های بی جمجمه افتاد لبخند تلخی زد و گفت :
بچه م سرش می رفت ولی قولش نمی رفت …
دیدگاه ها (۲)

✨ #چـهارشنبـه_هـــای_زهــرایــی✨ #حجـاب زمانـی زیبـاست کـه ...

🍃 خواهرم! دنیا خراب آبادی است 😣 که هر نقطه آن به نگاه های آل...

می نشینم چو گدا بر سر راهت ای دوستشاید افتد به من خسته نگاهت...

🎀 🍃 #زینبیون 🍃 🎀 یا ابا صالح المهدی (عج)!تنها آرزو نمی کنم ...

ایول. ایول ...مادر من ۴۰سال درخانه پیش

-صدای گریه ی کودکی می آمد... دختر جوانی آمد کودک را در آغوش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط