به من دروغ بگو

به من دروغ بگو!
بگو که دوستم داری،
و از دلتنگیِ زیاد
خواب
مدت هاست سراغت را نمی گیرد،

از شادی ها بگو،
از خانه ای که گرم و کوچک است،
از بچه های مان
وقتی به آرامی در کنار هم
پیر خواهیم شد.

به من دروغ بگو!
و نگذار عشق به یکباره
پشت این سکوتی که کرده ای
مرا از پای درآورد.


#حمید_جدیدی
دیدگاه ها (۲)

شبیه مرگم فرقی نمی کند مرد یا زن پیر یا جوان هرکسی را دوست ...

سادگیم رایک رنگیم رابه پای حماقتم نگذارانتخاب کرده ام که ساد...

دختر ِ چادر سفید ِ سینی ِ چایی به دست!ای که هرگز در خیالم هم...

اما اگر هیچ چیزنتواند ما را از مرگ برهاندلااقل عشقاز زندگی ن...

چپتر ۹ _ آرکانیوم و جنونماه ها گذشت...و سکوت خانه کوچک لیندا...

ای کاش میشد دلتنگی رو مثل یه بیماری درمون کردمیرفتیم دکتر و ...

صحچپتر ۱۱ _ دفتر خاطرات پنهانشب...آسایشگاه در سکوتی فرو رفته...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط