🚩بسمہ ربّ الحسین علیه السلام 🚩
🚩بسمہ ربّ الحسین علیه السلام 🚩
🌷به مناسبت تولد شهید:
🌷محمدحسین یوسف الهے
🌷تاریخ تولد:۱۳۳۹/۱۲/۲۶
🌷تاریخ شهادت:۱۳۶۴/۱۱/۲۷
✍خاطرات برگرفته ازکتاب 📚
حسین پسر غلامحسین:
⚘خانواده شهید هم واقف به روحیات معنوی ایشان بودند؟
🔺من بعدها به خانه پدری حسین آقا زیاد می رفتم و با پدر و خانواده شان صحبت می کردم. چند سالی است که پدر و مادر شهید به رحمت خدا رفته اند و از خانواده شان آقا هادی مانده است که الان استاد دانشگاه است،
🔹پدر شهید می گفت وقتی حسین به دنیا آمد، مادرش من را صدا زد و گفت بیا ببین اینجا چه خبر است. رفتم دیدم اتاق طور خاصی ✨روشن شده و انگار بوی عطر می آید.
🔹پدرشان می گفت هروقت حسین از منطقه می آمد، احساس می کردم در خانه خودش به روی ایشان باز می شود. هادی هم یک بار برایم تعریف کرد که نیمه شبی دیدم حسین بیدار است. پرسیدم: «داداش چرا نخوابیدی؟» من را کنار خودش خواند و گفت: «تو جایت را در آن دنیا دیده ای؟» گفتم: «مسلم است که ندیده ام.» بعد خودش گفت: «امشب جایم را در بهشت نشانم دادند. به همین خاطر خواب به چشم هایم نمی آید.»
🌷به مناسبت تولد شهید:
🌷محمدحسین یوسف الهے
🌷تاریخ تولد:۱۳۳۹/۱۲/۲۶
🌷تاریخ شهادت:۱۳۶۴/۱۱/۲۷
✍خاطرات برگرفته ازکتاب 📚
حسین پسر غلامحسین:
⚘خانواده شهید هم واقف به روحیات معنوی ایشان بودند؟
🔺من بعدها به خانه پدری حسین آقا زیاد می رفتم و با پدر و خانواده شان صحبت می کردم. چند سالی است که پدر و مادر شهید به رحمت خدا رفته اند و از خانواده شان آقا هادی مانده است که الان استاد دانشگاه است،
🔹پدر شهید می گفت وقتی حسین به دنیا آمد، مادرش من را صدا زد و گفت بیا ببین اینجا چه خبر است. رفتم دیدم اتاق طور خاصی ✨روشن شده و انگار بوی عطر می آید.
🔹پدرشان می گفت هروقت حسین از منطقه می آمد، احساس می کردم در خانه خودش به روی ایشان باز می شود. هادی هم یک بار برایم تعریف کرد که نیمه شبی دیدم حسین بیدار است. پرسیدم: «داداش چرا نخوابیدی؟» من را کنار خودش خواند و گفت: «تو جایت را در آن دنیا دیده ای؟» گفتم: «مسلم است که ندیده ام.» بعد خودش گفت: «امشب جایم را در بهشت نشانم دادند. به همین خاطر خواب به چشم هایم نمی آید.»
۲.۲k
۲۶ اسفند ۱۴۰۲