عشق...
اگر یه چیزی باشه که من خیلی بهش اعتقاد داشته باشم درباره عشق اینه که...
میدونی وقتی یه نفر واقعا عاشق باشه و واقعا یکی رو دوست داشته باشه گاهی اوقات یا شاید حتی بیشتر از گاهی.. گیج میشه که اون آدم رو از چه لحاظ دوست داره... از لحاظ دوست... فراتر از دوست... یا حتی فراتر از عشق... درواقع عشق یه چیز پیچیدس که هیچوقت تعریف درستی براش پیدا نمیکنی چون هر کسی تعریف خودش رو داره ... یه جورایی کلمات برای توصیفش کمن... یه وقتایی آنقدر شیرینه که باعث خوشبختی و تغییرت میشه .... و یه وقتایی آنقدر تلخه که فقط عذابت میده ... این حرف هام درک شدنیه... یه وقتایی اون درک کردن یه چیزی هست که به کلمات عمق و معنا میده گاهی سادا ترین کلمات کنار هم با معنا ترین چیز رو میسازن...
خب حالا شما بگین... نظرتون درباره عشق چیه؟ :)
میدونی وقتی یه نفر واقعا عاشق باشه و واقعا یکی رو دوست داشته باشه گاهی اوقات یا شاید حتی بیشتر از گاهی.. گیج میشه که اون آدم رو از چه لحاظ دوست داره... از لحاظ دوست... فراتر از دوست... یا حتی فراتر از عشق... درواقع عشق یه چیز پیچیدس که هیچوقت تعریف درستی براش پیدا نمیکنی چون هر کسی تعریف خودش رو داره ... یه جورایی کلمات برای توصیفش کمن... یه وقتایی آنقدر شیرینه که باعث خوشبختی و تغییرت میشه .... و یه وقتایی آنقدر تلخه که فقط عذابت میده ... این حرف هام درک شدنیه... یه وقتایی اون درک کردن یه چیزی هست که به کلمات عمق و معنا میده گاهی سادا ترین کلمات کنار هم با معنا ترین چیز رو میسازن...
خب حالا شما بگین... نظرتون درباره عشق چیه؟ :)
۷.۸k
۲۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.