مادری داشتم آرام

مادری داشتم آرام
بی پروا از سکوت آب ها
شوقش از برگ درختان افزون
نگاهش لطیف تر از انوار بهار
کلامش آفتاب ،صدایش باران
مادری داشنم که خواندن نمی دانست
ولی درس زندگی آموخت
آموخت که چگونه گل را شاد کنم
عشق را بفهمم
دشت دل را خوشه خوشه پر کنم از گل شقایق
آموخت که چگونه دوست بدارم زندگی را...

مادرم...
دستهایت کجاست ، کنار بزند دلتنگی ام را
خیالت همه جا با من است ،
دلم گرمای بودنت را می خواهد
نه ســردی خیالت را

یکسال از آسمانی شدنت گذشت😔
روحت قرین آرامش..یادت گرامی
دیدگاه ها (۴۶)

‌🏴 السلام علیک یا اباعبدالله 🏴 محرم و صفر زمان بالیدن است ن...

خاطره یک پیراهن خالیست که اندازه ی هیچ کس نمی شود باید آویز...

📝 زندگی، بدون روزهای سخت نمی شود..روزهای سخت، همچون برگهای پ...

پروژه سری ک.گ.ب (KGB) در سال 1961 و کاوش های باستانشناسی در ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط