و ناگهان در نبودن ها
و ناگهان در نبودن ها
هیچ تسلایی نمی بینی
نه پیراهنی فراموش شده، آویخته در کمد
نه یک کتاب نیمه باز، کنارِ تخت
نه آن چمدانِ کهنه زیر پله ها
نه چروکِ پرده ای
نه قلم ودفتری افتاده زیرِ مبلِ سبز
نه بوی عطری
نه خطی
نه شعری
نه خاطره ای
نه حتی عکسی
کدام عکس تسکینت می دهد وقتی کسی در آن نمی خندد؟
هیچ تسلایی نمی بینی
نه پیراهنی فراموش شده، آویخته در کمد
نه یک کتاب نیمه باز، کنارِ تخت
نه آن چمدانِ کهنه زیر پله ها
نه چروکِ پرده ای
نه قلم ودفتری افتاده زیرِ مبلِ سبز
نه بوی عطری
نه خطی
نه شعری
نه خاطره ای
نه حتی عکسی
کدام عکس تسکینت می دهد وقتی کسی در آن نمی خندد؟
- ۱۹۰
- ۱۷ آبان ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط