روزی کسی از من پرسید
روزی کسی از من پرسید
(چگونه نویسندگی را دوست داری ؟ در صورتی که کاری بیهوده است و جز خسته کردن دستت کاری دیگر ندارد )
من در جواب او کمی درنگ کردم ولی بعد لبخندی زدم و در پاسخ او این چنین گفتم ؛
(چگونه است که بعضی از ما تشنه آب می شویم !
چگونه است که ما هوس غذایی لذیزمی کنیم و آن را می خوریم ؟
چگونه است که ما دلمان می خواهد به جنگلی برویم و هوای مرطوب آن را درون ریه هایمان جاری کنیم .
چون دلمان می خواهد .
من عاشق نویسندگی هستم چون احساسات و کلماتِ تشنه ام را که منتظر دیده شدن هستن روی کاغذ
می نویسم .
این گونه است که زندگی من جریان دارد و من از این کار سیر نمی شوم .هیچ وقت.....
《دل .گون》
(چگونه نویسندگی را دوست داری ؟ در صورتی که کاری بیهوده است و جز خسته کردن دستت کاری دیگر ندارد )
من در جواب او کمی درنگ کردم ولی بعد لبخندی زدم و در پاسخ او این چنین گفتم ؛
(چگونه است که بعضی از ما تشنه آب می شویم !
چگونه است که ما هوس غذایی لذیزمی کنیم و آن را می خوریم ؟
چگونه است که ما دلمان می خواهد به جنگلی برویم و هوای مرطوب آن را درون ریه هایمان جاری کنیم .
چون دلمان می خواهد .
من عاشق نویسندگی هستم چون احساسات و کلماتِ تشنه ام را که منتظر دیده شدن هستن روی کاغذ
می نویسم .
این گونه است که زندگی من جریان دارد و من از این کار سیر نمی شوم .هیچ وقت.....
《دل .گون》
۸.۲k
۲۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.