از کنار هر دختری رد میشد
.
.
از کنار هر دختری رد میشد
یک تنه ی جانانه میزد و لذت میبرد...
-یک اصطکاک دوست داشتنی با هرکسی که در نظرش خوش تراش تر بود!!
یک آن دیدم مقابل من است
نفسم حبس شد
چادرم را کشیدم جلوتر و میخکوب سرجایم ایستادم
ببخشیدی گفت و خودش را کنار کشید...
حالا دیگر چادرم را بیشتر دوست داشتم
خدایا ممنون بابت این سپر بلا
.
از کنار هر دختری رد میشد
یک تنه ی جانانه میزد و لذت میبرد...
-یک اصطکاک دوست داشتنی با هرکسی که در نظرش خوش تراش تر بود!!
یک آن دیدم مقابل من است
نفسم حبس شد
چادرم را کشیدم جلوتر و میخکوب سرجایم ایستادم
ببخشیدی گفت و خودش را کنار کشید...
حالا دیگر چادرم را بیشتر دوست داشتم
خدایا ممنون بابت این سپر بلا
- ۴۷۴
- ۱۵ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط