روزی مریدان از شیخ پشم الدین تقاضا نمودندی تا راه و چاه س

روزی مریدان از شیخ پشم الدین تقاضا نمودندی تا راه و چاه سلفی را بدانها نشان دادندی.
شیخ که خود خویش اندازی متبحر (استاد سلفی) بودندی مریدان را بگفتندی که تبلتهای خود را آماده نمودندی و این نکات را یادداشت نمودندی.

اول آنکه در چهره ی کریه خویش به جست وجو پرداختندی و زاویه ای پیدا نمودندی که از آن زاویه چهرة الکریهتان کمتر فجیع به نظر رسیدندی و همواره از همان زاویه عکس ستانندی.

دوم آنکه برای حفظ فاصله دوربین از چهرة الکریهتان از وسیله ای به غایت دراز همچون دسته بیل استفاده نمودندی و از هرچه دورتر عکس خویش ستانندی.
سوم آنکه عکس را با فوتوالشاپ پیرایش نمودندی و گر صاحب پوستی به غایت بیضوی بودندی رنگبندی عکس را زیر و رو نمودندی یا بیرنگ نمودندی.

فی النهایت برای اشتراک گذاری کپشنة الشاخی انتخاب نمودندی تا با عکس آلت الحماریتان تناسب داشتندی و مردمان جملگی فریب خورندی و لایکتان نمایندی.

جملگی مریدان این بار دست به خشتک نبردندی و پس از جمع نمودن تبلت خویش جهت خرید دست بیل رهسپار گشتندی!
عیدتون همچنان مبارک
دیدگاه ها (۷)

ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺑﺎ ﻣَــــــــــن ...ﺟﺎﺩَﺵ ﺑﺎ ﻣَـــــــــــن ...ﺟﻨﮕﻞ ﺧﯿ...

ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﯿﺨﯿﺎﻝ ...ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﮔﻨﺎﻩ ﺍﺳﺖﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﺍﯾﻦ ﮔﻨﺎﻫﻢ،ﮔﻨﺎﻩ ﻫﻢ...

این روزها چه روزهای با عظمتی استموسی به طور میرودفاطمه به خا...

میبینی " پاییز " را ؟؟؟!!!چقدر عجول است برای آمدن ...انگار م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط