از حال من بخواهی خودم هم نمیدانم چه بنویسم

از حال من بخواهی خودم هم نمیدانم چه بنویسم؛
آیا خوب هستم؟ نه،
آیا بد هستم؟ آن هم نه،
قدر مسلم این است که من هیچ‌وقت نمی‌توانم از زندگی راضی باشم، چون در آن صورت زندگی برایم لطفی نخواهد داشت.

👤فروغ فرخزاد
📚از نامه های فروغ به پرویز شاپور
دیدگاه ها (۰)

یک دوره از زندگی ام گم شد؛وقتی میان آرزوهای کودکی امپیر شدم....

نان را از من بگیر، اگر می‌خواهی،هوا را از من بگیر، اماخنده‌ا...

💠 یک مسئله مهم که شوخی و جدّی ندارد!یکبار در یک جمع رسمی با ...

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۶

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط