ای جان جانان
ای جانِ جانان،
نمیدانم از کدامین ساعتِ شب
یا از کدامین دردِ دل آغاز کنم که نام تو در آن نباشد.
هرچه مینویسم،
مرکّب دلم به سوی تو میدود و هرچه میگویم،
آهیست که از فراق تو برخاسته است.
تو را دوست دارم، نه آنگونه که در سخن گنجد،
که این عشق سالهاست
از مرز واژه گذشته و در جانم خانه کرده است.
نمیدانم از کدامین ساعتِ شب
یا از کدامین دردِ دل آغاز کنم که نام تو در آن نباشد.
هرچه مینویسم،
مرکّب دلم به سوی تو میدود و هرچه میگویم،
آهیست که از فراق تو برخاسته است.
تو را دوست دارم، نه آنگونه که در سخن گنجد،
که این عشق سالهاست
از مرز واژه گذشته و در جانم خانه کرده است.
- ۱۴.۶k
- ۲۸ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۷۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط