✅ واژۀ شمارۀ 106:
✅ واژۀ شمارۀ 106:
Permission
/pɚˈmɪʃ.ən/ noun
اجازه
مثال:
Akbar hadn't got permission to include some candidates in his list.
اکبر از بعضی کاندیداها اجازه نگرفته بود که نام آنها را در لیستش قرار دهد.
به کانال «هر روز، یک واژه» بپیوندید:
@onewordperday
Permission
/pɚˈmɪʃ.ən/ noun
اجازه
مثال:
Akbar hadn't got permission to include some candidates in his list.
اکبر از بعضی کاندیداها اجازه نگرفته بود که نام آنها را در لیستش قرار دهد.
به کانال «هر روز، یک واژه» بپیوندید:
@onewordperday
۳۴۶
۰۴ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.