دلم برای دخترانه های وجودم تنگ شده

دلم برای #دخترانه های وجودم تنگ شده
برای #شیطنت های بی وقفه، #بیخیالی های هر روزه، #ناز و #کرشمه های من و آینه #خنده های بلند و بی دلیل،
برای آن احساسات مهار نشدنی،
حالا اما،
دخترک حساس و نازک نارنجی درونم چه بی هوا این همه بزرگ شده!
چه قدی کشیده طاقتم!
ضرباهنگ قلبم چه آرام و منطقی میزند!
چه شیشه ای بودم روزی،
حالا اما به سخت شدن هم رضا نمیدهم!
به سنگ شدن می اندیشم،
اینگونه اطمینانش بیشتر است!
جای بستنی یخی های دوران کودکی ام را
قهوه های تلخ و پر سکوت امروز گرفته است!
این روزها لحن حرفهایم اینقدر جدی است
که خودم هم از خودم حساب میبرم...
در اوج شادی هم قهقهه سر نمی دهم!و تنها به لبخندی اکتفا می کنم!
چه پیشوند عجیبی است کلمه #خانم!!!
همین که پیش اسمت مینشیند
تمامی #سر خوشی و #بی خیالیت را از تو میگیرد،
و به جایش وزنه #وقار ومتانت را
روی شانه ات می گذارد!
نه اینکه تمامی اینها بد باشد،نه!فقط خدا کند وزنشان آنقدر سنگین نشود که دخترک حساس و شیرین درونم زیرسنگینی آن بمیرد!
دیدگاه ها (۳)

ﺩﻟﻢ #ﺁﻏﻮﺷﺖ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ، ﺗﺎ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺁﺭﺍﻡ ﻭ آﺭﺍﻡ ﮔﻮﺵ ﮐﻨﻢ ﺑﻪﺻﺪﺍﯼ ﻗ...

در #قلــــــــــــب کوچکم #فرمانروایــــــــــــی میکنی ...

#سنجاق_قفلی ها_را_دوست_دارم!ازهمان کودکی دوستشان داشتم. نه ا...

ساعت از نیمه شب گذشته . مایکی به نامه ای که دختر نوشته بود خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط