دختری تک و تنها در کوچه های سرد شهر سئول کسی که خانوادش

∆دختری تک و تنها در کوچه های سرد شهر سئول کسی که خانوادش رو پنج سال پیش وقتی ۱۸ سالش بود از دست میده اون دختر براش سخت بود که قبولش کنه پس گوشه گیر شد و این باعث شد خون صاحاب خونه بجوش بیاد و اونو بندازه بیرون الان اون تک تنها ریر بارون بود که ناگهان....
ویو جونگکوک
-اسم من جئون جونکگکوک و ۲۴ سالمه من ادم درون گراییم و تنهام خب امشب بارون خیلی شدید بود منم خیلی بارون دوست داشتم پس رفتم و یه هودیه سفید و یه شلوار زاپ دار مشکی بگ پوشیدم و رفتم بیرون داشتم همینطور میچرخیدم که دختری رو دیدم که داره میلرزه از سردی حقم داشت هوا الان ۸درجه بود رفتم و چترو کرفتم بالا سزش که سرشو اورد بالا و با دو تا تیله ی کهکشانی رو به رو شدم قلبم لرزید یعنی عشق در نگاه اول بود
+اقا
-ها بله
+ممنونم
-تنهایی
ویو ات
+چتری بالا سرم قرار گرفت فکم از شدت بغض میلرزید و از سرمای سئولم بدنم بهش نگاه کردم پسری که پرسینگ داشت با چشمای تیله ایش قلبم برای لحظه ای لرزید بلند شدم و گفتم
+ممنونم
-تنهایی
+(پسر بدی نمیومد پس گفتم)اره
-چرا اینجایی
+داستانشو گفت
-اوو ایم ساری نمیدونستم
+اشکال نداره
-می خوای بیای
+م...من
-نترس کاریت ندارم من ازوناش نیستم
+ا..اره
-باشه بیا بریم
+ممنونم اقای....
-اسمم جونگکوک بهم بگو کوک
+ممنونم کوک
-خواهش
ویو خونه
∆در خونه به صدا در اومد دختر و پسر وارد شدن ....
-برو حموم برات حوله و لباس میارم
+ب..باشه
-نترسسس اوکی من هیچوقت کاری باهات ندارن
+باشه ممنونم
-تو کار داری
+اره ولی دو روزه اخراج شدم
-می خوای بیای تو شرکت من
+واقعا؟
-اره
+ممنونم
∆قلب هر دو محکم میتپید بهم خیره شده بودن که جونگکوک گفت
-دوست دارم
∆و شد اغاز یک زندگی شاد ....
دیدگاه ها (۴)

در خواستایوتونو به اضافه چهار پارت میزارم ولی ساعت هفت یا هش...

ا.ت دختری شیطون (از اون شیطونا) و کیوت و ریزه پیزه و لجباز ک...

گایز این چند روز من خونه مامان بزرگم بودم خب و وای فای داشتن...

در خواستیا تونو بدیدبچه ها خیلی کم در خواستی میدید

ویو کاترین به در تقه ای زدم و رفتم تو که با اقای جیون رو به ...

Love and hate { عـشـق و نـفـرت }" part 4 " ویو جونگکوک : وقت...

Part;2۸________________________________سوهو؛ امر کنید قربانج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط