فرقی ندارد وسط تابستان باشی یا وسط برف و بوران زمستان
فرقی ندارد وسط تابستان باشی یا وسط برف و بورانِ زمستان...
گاهی اوقات خورشید از زندگیِ آدم میرود...
سرتاسر وجودت میشود یخبندان...
نه حوصله داری موهای درهم ریخته ات راحالت بدهی، نه ناخن هایت را لاک و سوهان بکشی،
نه از حبس بودن در اتاقت لذت میبری،
نه میتوانی مثلِ ایامِ قدیم نقلِ مجلس باشی و بگی و بخندی و بخندانی،
نه میتوانی تنها بمانی...
نه میتوانی اعتماد از دست رفته ات را برگردانی و ترس دوباره تنها شدن را از سرت بیرون کنی...
نه از بی اعصاب بودنت شادی، نه میتوانی بیش از این صبوری کنی...
خلاصه که قد و بالایت میشود بی حوصلگیِ مطلق. دراین مواقع معجزه لازم میشوی...
معجزه ای شبیه به برگشتنِ اویت.
گاهی اوقات خورشید از زندگیِ آدم میرود...
سرتاسر وجودت میشود یخبندان...
نه حوصله داری موهای درهم ریخته ات راحالت بدهی، نه ناخن هایت را لاک و سوهان بکشی،
نه از حبس بودن در اتاقت لذت میبری،
نه میتوانی مثلِ ایامِ قدیم نقلِ مجلس باشی و بگی و بخندی و بخندانی،
نه میتوانی تنها بمانی...
نه میتوانی اعتماد از دست رفته ات را برگردانی و ترس دوباره تنها شدن را از سرت بیرون کنی...
نه از بی اعصاب بودنت شادی، نه میتوانی بیش از این صبوری کنی...
خلاصه که قد و بالایت میشود بی حوصلگیِ مطلق. دراین مواقع معجزه لازم میشوی...
معجزه ای شبیه به برگشتنِ اویت.
- ۴.۲k
- ۰۵ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط