نگو دوستت دارم
نگو دوستت دارم
انسان
این واژه را میشنود
واژه از پوستش رد میشود
با نگاهی پایین میرود
اسب های قلبش
شیهه میکشند
تندتر میدوند
بر سینه اش
محکم تر
سم میکوبند
نگو دوستت دارم
انسان باور میکند
افسار اسب وحشی را
به دستت میدهد
به تو تکیه میکند
در آغوشت اشک میریزد
یال هایش را میدهد تو شانه کنی
انسان باور میکند
و عشق
دردناک ترین اعتقاد است
اعتقادی که با سیلی پاک نمیشود
با خیانت
قوت میگیرد
با اهانت
راسخ تر میکند
به انسان نگو دوستت ندارم
ضربانش کند میشود
پای اسب هایش میشکند
اسب ها
بر زمین می افتند
درد میکشند
انسان
میابد
حیوان را راحت کند
انسان عرق میریزد
اشکهایش
در بالشت جمع میشود
عطر موهایت را حبس میکند
نفس نمیکشد
بالشت را روی سینه اش میگذارد
به قلبش گلوله میزند
بخار گرم
از گلوی اسبها بالا میرود
از دهانشان بیرون میجوشد
سینه انسان سبک میشود
اسب ها
به سمت کوهستان دور میدوند
سم هایشان
صدا ندارد
یال هایشان
یخ بسته
عشق
از دست میرود
انسان گناه دارد
نگو دوستت دارم
انسان باور میکند
نگو دوستت ندارم
انسان
این واژه را میشنود
واژه از پوستش رد میشود
با نگاهی پایین میرود
اسب های قلبش
شیهه میکشند
تندتر میدوند
بر سینه اش
محکم تر
سم میکوبند
نگو دوستت دارم
انسان باور میکند
افسار اسب وحشی را
به دستت میدهد
به تو تکیه میکند
در آغوشت اشک میریزد
یال هایش را میدهد تو شانه کنی
انسان باور میکند
و عشق
دردناک ترین اعتقاد است
اعتقادی که با سیلی پاک نمیشود
با خیانت
قوت میگیرد
با اهانت
راسخ تر میکند
به انسان نگو دوستت ندارم
ضربانش کند میشود
پای اسب هایش میشکند
اسب ها
بر زمین می افتند
درد میکشند
انسان
میابد
حیوان را راحت کند
انسان عرق میریزد
اشکهایش
در بالشت جمع میشود
عطر موهایت را حبس میکند
نفس نمیکشد
بالشت را روی سینه اش میگذارد
به قلبش گلوله میزند
بخار گرم
از گلوی اسبها بالا میرود
از دهانشان بیرون میجوشد
سینه انسان سبک میشود
اسب ها
به سمت کوهستان دور میدوند
سم هایشان
صدا ندارد
یال هایشان
یخ بسته
عشق
از دست میرود
انسان گناه دارد
نگو دوستت دارم
انسان باور میکند
نگو دوستت ندارم
- ۴.۶k
- ۱۶ دی ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط