🍃🌊آرامش در آغوش طبیعت🌊🍃
🐸گروهی از قورباغهها در حال عبور از جنگل بودند که دوتای آنها در گودال عمیقی افتادند. وقتی قورباغهها متوجه عمق گودال شدند به آن دو گفتند هیچ امیدی برای نجات نداشته باشند. بااینحال، آن دو قورباغه حرف دیگران را نادیده گرفتند و تلاش کردند از گودال بیرون بیایند.
🐸بهرغم تلاش آنها، قورباغههای بیرون گودال همچنان اصرار داشتند که تلاش آن دو بیهوده است و باید تسلیم شوند. سرانجام یکی از دو قورباغه به حرف دیگران گوش کرد. تسلیم شد و از دیوارهی گودال به پایین پرت شد و مُرد. قورباغهی دیگر تاجاییکه قدرت داشت به پریدن ادامه داد.
🐸قورباغهها فریاد میزدند که دست از تقلا بردار و بمیر. او خلاف حرف آنها عمل کرد و تلاشش را بیشتر کرد و درنهایت موفق شد از گودال بیرون بپرد. وقتی از گودال بیرون پرید قورباغههای دیگر به او گفتند: «صدای ما رو نشنیدی؟» قورباغه به آنها فهماند که ناشنواست و تصورش این بوده که قورباغهها در حال تشویق او برای بیرون آمدن از گودال بودند.
🔍پند اخلاقی داستان: «سخنان شما میتواند تاثیر زیادی روی زندگی دیگران بگذارد. قبل از سخن گفتن بیاندیشید. تفاوت آن مانند مرگ و زندگیست.»
#طبیعت #طبیعت_زیبا #طبیعت_گردی
#داستان #داستان_کوتاه #آرامش #تلنگر
🐸بهرغم تلاش آنها، قورباغههای بیرون گودال همچنان اصرار داشتند که تلاش آن دو بیهوده است و باید تسلیم شوند. سرانجام یکی از دو قورباغه به حرف دیگران گوش کرد. تسلیم شد و از دیوارهی گودال به پایین پرت شد و مُرد. قورباغهی دیگر تاجاییکه قدرت داشت به پریدن ادامه داد.
🐸قورباغهها فریاد میزدند که دست از تقلا بردار و بمیر. او خلاف حرف آنها عمل کرد و تلاشش را بیشتر کرد و درنهایت موفق شد از گودال بیرون بپرد. وقتی از گودال بیرون پرید قورباغههای دیگر به او گفتند: «صدای ما رو نشنیدی؟» قورباغه به آنها فهماند که ناشنواست و تصورش این بوده که قورباغهها در حال تشویق او برای بیرون آمدن از گودال بودند.
🔍پند اخلاقی داستان: «سخنان شما میتواند تاثیر زیادی روی زندگی دیگران بگذارد. قبل از سخن گفتن بیاندیشید. تفاوت آن مانند مرگ و زندگیست.»
#طبیعت #طبیعت_زیبا #طبیعت_گردی
#داستان #داستان_کوتاه #آرامش #تلنگر
۱۵.۰k
۱۴ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.