شاعر فاضل نظری

من که در تنگ برای تو تماشا دارم
با چه رویی بنویسم غم دریا دارم ؟

دل پر از شوق رهایی ست ، ولی ممکن نیست
به زبان آوردم آن را که تمنا دارم

چیستم ؟ خاطره زخم فراموش شده
لب اگر باز کنم با تو سخن ها دارم

با دلت حسرت هم صحبتی ام هست، ولی
سنگ را با چه زبانی به سخن وادارم ؟

چیزی از عمر نمانده ست ،ولی میخواهم
خانه ای را که فروریخته بر پا دارم ...


#فاضل_نظری
دیدگاه ها (۰)

شاعر استاد فاضل نظری

شاعر فاضل نظری

شاعر فاضل نظری

شاعر فاضل نظری

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط