باید بروم
باید بروم
هر کجا که بشود
فرقی نمیکند!
تو اسمش را بگذار، ناکجا آبادِ زندگی...
باید دور شوم از هر آنچه مرا ، اسیر می کند...
در دنیایی که جایی برای تو نیست
باید بروی...
دور شویی...
مقصدش
جایست که زندگی طعمِ عشق بدهد
روزمرگی رنگ باخته باشد
و خنده جزئی از وجودِ آدمی شده باشد...
جایی که ظلم
اشک
ترس
معنایی نداشته باشد...
و تنهایی هم آغوشِ روزهایت و وهم و دلهره همرنگ شب هایت نباشد!
باید رفت
جایی که امید موج بزند
دلت مثل دریا آرام باشد و
دلهره وجودت را هر لحظه با نابودی نکشاند...
جایی که عشق جزءِ هوس نباشد و
هر چیزی سرجای خودش باشد
جایی که زندگی فقط یک کلمه نباشد
بلکه مفهوم زندگی را داشته باشد...
کاش جایی برای این تعبیر بود
حتی در میان آغوشی...
#
هر کجا که بشود
فرقی نمیکند!
تو اسمش را بگذار، ناکجا آبادِ زندگی...
باید دور شوم از هر آنچه مرا ، اسیر می کند...
در دنیایی که جایی برای تو نیست
باید بروی...
دور شویی...
مقصدش
جایست که زندگی طعمِ عشق بدهد
روزمرگی رنگ باخته باشد
و خنده جزئی از وجودِ آدمی شده باشد...
جایی که ظلم
اشک
ترس
معنایی نداشته باشد...
و تنهایی هم آغوشِ روزهایت و وهم و دلهره همرنگ شب هایت نباشد!
باید رفت
جایی که امید موج بزند
دلت مثل دریا آرام باشد و
دلهره وجودت را هر لحظه با نابودی نکشاند...
جایی که عشق جزءِ هوس نباشد و
هر چیزی سرجای خودش باشد
جایی که زندگی فقط یک کلمه نباشد
بلکه مفهوم زندگی را داشته باشد...
کاش جایی برای این تعبیر بود
حتی در میان آغوشی...
#
۲.۷k
۲۶ بهمن ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.