اسکلت شماره ۵۰۹ جمجمه اش را بالا گرفت و چشم ها را باز کرد
اسکلت شماره ۵۰۹ جمجمهاش را بالا گرفت و چشمها را باز کرد. معلوم نبود از حال رفته یا فقط خوابش برده بود. در آن موقع چندان فرقی هم نمیکرد؛ گرسنگی و خستگی چنان رمق او را کشیده بود که حوصله توجه به این موضوع را نداشت. به هر حال گویی در باتلاقی عمیق فرو رفته بود، طوری که امیدی برای بالا آمدن نداشت.
فروغ زندگی
اریش ماریا رمارک
فروغ زندگی
اریش ماریا رمارک
۱.۸k
۲۰ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.