عمریست بیقرارو غم زده

عمریست بی‌قرارو غم زده
همچون پاییزم بی بار و برم
در انتظار...
جامِ لبِ یار
لب خندِ بهار
یک جرعه قرار
لحظه ها را میشمارم.
دیدگاه ها (۸)

‌‌کی به انداختنِ سنگِ پیاپی در آبماه را می‌شود از حافظه‌ی آب...

. خاک من زنده به تاثیر هوا...

گفت،چرا با لب های خاموش بسوزگفتمغم هجر یار دارم چه کنم در دل...

خزان شده دل و در حسرت بهار توایم گرفته ظلم و سیاهی تمام عالم...

سلام مولای مهربانم مهدی جان ادرکنی😢قرار دل ز فراقت دگر قرار ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط