عشق شیرین p4

ویو ا/ت :
خیلی خوشحال بودم همش احساس میکردم خوابم با ذوق رفتیم سوار آسانسور شدیم رفتیم به طبقه ای که اتاقمون بود که اعضا رو جلویه اتاق هایه روبه رویمون دیدیم جیمین و تهیونگ اتاق کناریمون بودم و کوک هم اتاق روبه رومون هرکدومشون رفتن تو اتاق هاشون و ما خوشکمون زده بود که هانول گفت :
×بیاین بریم تو اتاقمون غش کنیم
~اره بریم
ویو ا/ت :
رفتیم تو اتاق هامون و ولو شدیم رو تخت و شروع به زدن خودمون مردیم که ببینیم خوابیدم یا بیدار که دیدیم بعله بیداریم و واقعیه داشتیم میرقصیدیم که صدای داد اومد سریع از اتاق رفتیم بیرون و کوک رو دیدیم که داره با مستختم دعوا می‌کنه از حرفاشون فهمیدم که تو اتاق کوک سوسک هست خب کوک از سوسک می‌ترسه
~ا/ت باید بری
+کجا
×برو سوسک و بکش
+من میترسم
×اسکل برو
~برو بهش نزدیک شو
+باشه (با ترس میگه)
+اممممم جناب جئون
_ تو منو می‌شناسی
+البته من یه آرمیم
_ جدی
+اره ،امممم ناخواسته حرفاتون رو شنیدم من میتونم اون سوسک رو بکشم
_ جدی تروخدا بخشش من دارم سکته میزنم
+باشه نترس (تو دلش میگه دیگ به دیگ میگه روت سیاه)
چند دقیقه بعد.......
_ کشتیش
+اره راحت باش
_ واقعا ممنون اگه ممکنه میشه امروز عصر برایه جبران شرموز مهمونا کنم
+کی چی من
_ اره
(هااون و هانول از اون ور اشاره میدم که بگو آره)
+اصلا نیاز نیست

حمایت فراموش نشه کیوتا 🩷🥺💜
دیدگاه ها (۱۰)

#درخواست_استوری🩷

عشق شیرین p5

این سریال خیلی غم داشت😭

بچه ها کسی هست بیاد پیوی اصلا حالم خوب نیست دارم میمیرم........

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط