بی لشکریم حوصلهء شرح قصه نیست

بی لشکریم، حوصلهء شرح قصه نیست
فرمانبریم، حوصلهء شرح قصه نیست

با پرچم سفید به پیکار می‌رویم
ما کمتریم، حوصلهء شرح قصه نیست !

فریاد می‌زنند ببینید و بشنوید
کور و کریم، حوصلهء شرح قصه نیست

تکرار نقش کهنه‌ی خود در لباس نو
بازیگریم، حوصلهء شرح قصه نیست

آیینه‌ها به دیدن هم خو گرفته‌اند
یکدیگریم، حوصلهء شرح قصه نیست

همچون انار خون دل از خویش می‌خوریم
غم پروریم، حوصلهء شرح قصه نیست
دیدگاه ها (۱)

بیا تا در بلندترینفرصت شبانه از هزار رنگیپاییز به یکرنگی زمس...

پاییز ثانیه ثانیه می گذردیادت نرود این جا کسی هست که به اندا...

دوقدم مانده که پاییز به یغما بروداینهمه رنگ قشنگ‌ از کف دنیا...

دوقدم مانده که پاییز به یغما برود

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط