تی گآهم بآش

تڪیـﮧ گـآهَم بآش !
میخـوآهَم سَنگـینی نِگـآه ایـن مَرבمِ حَسـوב شَهـر رـآ
تـو هـَم حـِس کنـی
ایـن مَرבم نمیتَـوآننـَב ببیننَـב
בست هآیِمـآن تـآ این اَنـدآزه بِہم می آینـב !
دیدگاه ها (۱)

ﻭﻗﺘﯽ ﻫﺴﺘﯽﻫﻤﻪ ﯼ ﻫﺴﺘﯽ ﺍﻡ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﻡ ﺭﻭﯼ ﺷﺎﻧﻪ ﺍﺕ. . .

فهمیده ام؛ مادربزرگ ها هروقت بمیرند، زود است....مادرم تسلیت ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط