بچه تر که بودیم
بچه تر که بودیم
شب یلدا که میشد جمع میشدیم خونه آقاجون و خانوم جون
میگفتیم و میخندیدم ، تجملات نداشتیم ، چشم و هم چشمی نداشتیم ،
چندین و چند مدل میوه تزیین شده و شیرینی و آجیل نداشتیم
ولی دل خوش داشتیم ، دور هم جمع میشدیم غم و غصه ای نداشتیم ..
زندگیامون ساده بود سفره هامون ساده بود
قلبامون صاف و ساده تر ..
کاش میشد اون خوشی و صفا و صمیمیت دزدیده شده از خونه ها و از زندگی ماها رو یه جوری برگردوند ...
🎼
شب یلدا که میشد جمع میشدیم خونه آقاجون و خانوم جون
میگفتیم و میخندیدم ، تجملات نداشتیم ، چشم و هم چشمی نداشتیم ،
چندین و چند مدل میوه تزیین شده و شیرینی و آجیل نداشتیم
ولی دل خوش داشتیم ، دور هم جمع میشدیم غم و غصه ای نداشتیم ..
زندگیامون ساده بود سفره هامون ساده بود
قلبامون صاف و ساده تر ..
کاش میشد اون خوشی و صفا و صمیمیت دزدیده شده از خونه ها و از زندگی ماها رو یه جوری برگردوند ...
🎼
۲.۰k
۳۰ آذر ۱۴۰۲