در بهار زندگی احساس پیری میکنم

در بهار زندگی احساس پیری میکنم
با همه ازادگی فکر اسیری میکنم
بس که بد دیدم زیاران به ظاهر خوب خویش
بعد از این با کودک دل سختگیری میکنم
دیدگاه ها (۷)

"به یک سلام "دل آدم،چه گرم می شود گاهی،به یک دلخوشی کوچک،به ...

:'(

..

آنقَدَر وسوسه دارم بنویسم که نگو...تو کجایی پدرم...؟!آنقَدَر...

من کیف کردم با حرفای این مادربزرگ. آخرشو دیدی؟ این فکر لعنتی...

وقتی دیدم آدما خودشون نبودن و هر کدام شکل یه حیوونی بودند که...

دنیا مطلقا سیاه و مطلقا سفید نیستآدم‌ها مطلقا خوب و مطلقا بد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط