⭕️ بنز تختی و گردنبند علی دایی، خبر از دگرگونی ما میدهند!
⭕️ بنز تختی و گردنبند علی دایی، خبر از دگرگونی ما میدهند!؟
🔻 تختی يک ماشين بنز ۱۷۰ داشت.هميشه برای تعمير به تعمیرگاه نادر میآمد که مالکانش دوشريک بودند،علی و آوانس.مردمی که گرفتاری داشتند برای تختی نامه می نوشتند و به صاحبان این تعمیرگاه می دادند تا به دست تختی برسد
يک روزدراين تعمیرگاه نشسته بوديم که تختی بدون ماشین آمد. گفتيم ماشين کو؟ آقا تختی گفت:"ديشب ماشين را دزديدند."
يک هفته بعد،درتعمیرگاه نادربوديم که چندنامه به تختی دادند.پهلوان درحالی که یکی از نامه ها را مي خواند، يک دفعه خنده بلندی کرد و گفت:
"نامه آقا دزده است!نوشته ماشينت مقابل شيرپاستوريزه پارک شده وشرمنده ام که ماشینت رودزدیدم."
به همراه تختی به محلی که سارق گفته بودرفتيم.ماشین آنجا بود،تختی دورماشين چرخيد و گفت: "لاستيکها،تودوزی،ضبط وهمه چيزماشین نوشده! "
سارق بعد ازاینکه فهمیده بودماشین جهان پهلوان تختی رو دزدیده از کارش پشیمون شده وبرای عذرخواهی همه چیزماشین رونو کرده بود.بعد که سوار ماشین شدیم، تختی گفت: «عمو حيدر! بيا مبلغی که برای ماشين من خرج شده را به خيريه بدهیم»
🔻 تختی يک ماشين بنز ۱۷۰ داشت.هميشه برای تعمير به تعمیرگاه نادر میآمد که مالکانش دوشريک بودند،علی و آوانس.مردمی که گرفتاری داشتند برای تختی نامه می نوشتند و به صاحبان این تعمیرگاه می دادند تا به دست تختی برسد
يک روزدراين تعمیرگاه نشسته بوديم که تختی بدون ماشین آمد. گفتيم ماشين کو؟ آقا تختی گفت:"ديشب ماشين را دزديدند."
يک هفته بعد،درتعمیرگاه نادربوديم که چندنامه به تختی دادند.پهلوان درحالی که یکی از نامه ها را مي خواند، يک دفعه خنده بلندی کرد و گفت:
"نامه آقا دزده است!نوشته ماشينت مقابل شيرپاستوريزه پارک شده وشرمنده ام که ماشینت رودزدیدم."
به همراه تختی به محلی که سارق گفته بودرفتيم.ماشین آنجا بود،تختی دورماشين چرخيد و گفت: "لاستيکها،تودوزی،ضبط وهمه چيزماشین نوشده! "
سارق بعد ازاینکه فهمیده بودماشین جهان پهلوان تختی رو دزدیده از کارش پشیمون شده وبرای عذرخواهی همه چیزماشین رونو کرده بود.بعد که سوار ماشین شدیم، تختی گفت: «عمو حيدر! بيا مبلغی که برای ماشين من خرج شده را به خيريه بدهیم»
۱.۳k
۱۲ آبان ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.