تنها بودن به خودی خود نه بار معنایی مثبت دارد نه بار معن
تنها بودن به خودی خود نه بار معنایی مثبت دارد، نه بار معنایی منفی. همه چیز بستگی به نحوهی تنها بودن دارد.
تنها بودن -به حال خود ماندن- موقعیتی است که هم بهترین لحظات زندگی را شکل میدهد، هم بدترینهایشان را.
ئی. ام. چوران در وصف آن وجه مثبت مینویسد:
"در این لحظه تنها هستم. بیش از این چه میتوانم بخواهم؟ شادیای بالاتر از این وجود ندارد. آری: گوش دادن به سکوتی که تنهاییام را وسعت میبخشد.
از سوی دیگر، وصف آن وجه منفی را میتوان در سخن سارتر پیدا کرد :
چنان غرق در تنهایی وحشتناکی بودم که به فکر خودکشی افتادم. تنها چیزی که جلویم را گرفت این فکر بود که هیچ کس، مطلقاً هیچ کس، از مرگ من متاثر نخواهد شد، و در مرگم حتی بیش از زندگیام تنها خواهم بود.
[ فلسفه تنهایی - لارس اسوندسن ]
تنها بودن -به حال خود ماندن- موقعیتی است که هم بهترین لحظات زندگی را شکل میدهد، هم بدترینهایشان را.
ئی. ام. چوران در وصف آن وجه مثبت مینویسد:
"در این لحظه تنها هستم. بیش از این چه میتوانم بخواهم؟ شادیای بالاتر از این وجود ندارد. آری: گوش دادن به سکوتی که تنهاییام را وسعت میبخشد.
از سوی دیگر، وصف آن وجه منفی را میتوان در سخن سارتر پیدا کرد :
چنان غرق در تنهایی وحشتناکی بودم که به فکر خودکشی افتادم. تنها چیزی که جلویم را گرفت این فکر بود که هیچ کس، مطلقاً هیچ کس، از مرگ من متاثر نخواهد شد، و در مرگم حتی بیش از زندگیام تنها خواهم بود.
[ فلسفه تنهایی - لارس اسوندسن ]
- ۳۶.۸k
- ۰۹ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط