نامه تاریخی سردار اسعد
((نامه تاریخی سردار اسعد))
( صریحاً مینویسم غرض غیر از اجرای احکام مقدسة آیات الله نجف اشرف و سایر علمای اعلام ـ دامت برکاتهم ـ دراعادة مشروطیت و رفع تعطیل موقتی مجلس شورای ملی ندارم)
نامه سردار اسعد پیش از عزیمت به اصفهان خطاب به انجمن ولایتی اصفهان:
«خدمت ذی شرافت اعضای محترم انجمن مقدس ولایتی ـ دام بقائهم.
عرض مینماید چنان که سابقاً عرض و اظهار شده، تهیة حرکت اردوی بزرگ مرکب از ده هزار سوار و پیاده دیده شده و عماقریب حرکت مینماییم و این که فی الجمله تأخیری در حرکت بنده پیدا شد برای این است که بنده بدواً خیال داشتم فقط با دو هزار نفر سوارة منتخب حرکت کنم، ولی حالت هیجان افراد ایل و داوطلبی آنها در خدمت و جان فشانی در راه ملت مرا مجبور کرد که چند روزی توقف کنم تا لوازم حرکت آنها را مرتب نمایم.
به علاوة کسالت مزاج جناب مستطاب اجل آقای سردار محتشم، ایشان را از سرعت سیر ممانعت نمود و البته خاطر محترم آقایان مسبوق است که تهیة حرکت ده هزار نفر سواره و پیاده چه اندازه صعوبت دارد ولی از خوشبختی ملت، تمام موانع رفع شده و روز به روز، دسته دسته از اطراف میرسند و سان میدهند و نواقص خود را در «جونقان» تکمیل نموده، به طرف شهر و مورچه خورت روانه میشوند و خود بنده به رسیدن سردار محتشم، که تقریباً تا دویم، سیم ماه ربیع الثانی وارد خواهند شد، با سوارهای منتخب که با ایشان و نورچشمیسردار بهادر از گرمسیر حرکت کردهاند، روانه خواهیم شد.
از قرار مسموع بعضی از مردمان شورش طلب که خود را هواخواه دربار میدانند، مردم ضعیفالنفس را از اردوی دولتی کاشان میترسانند. خیلی محل حیرت است که مردم اصفهان اینرا باور میکنند و از اردوی موهومیدولت میترسند. یا خیال میکنند من این همه تهیه را برای مدافعه از اردوی دولتی مرتب میکنم یا در مقام تهیه، احتیاجی به مردم اصفهان دارم.
اولاً اردوی دولتی قابل توجه نیست و جناب مستطاب اجل آقای حاج خسروخان و آقای سالار حشمت با استعدادات کافیه که در مورچه خورت هستند، با نهایت سهولت آنها را متفرق مینمایند و ثانیاً غرض اصلی بنده از تحمل این همه مشقت اصلاح حال کلیة مملکت و آزادی تمام ملت است و ثالثاً به هیچ وجه احتیاج به معاونت مردم اصفهان ندارم و من به حکم وجدان و شرط اسلامیت خودم انجام این امر بزرگ را بر عهده گرفتهام وتا یک نفر از ایل بختیاری زنده باشد، از انجام این مقصد بزرگ دست بردار نیستم، خواه مردم اصفهان همراه باشند یا مخالف باشند. و صریحاً مینویسم غرض غیر از اجرای احکام مقدسة آیات الله نجف اشرف و سایر علمای اعلام ـ دامت برکاتهم ـ دراعادة مشروطیت و رفع تعطیل موقتی مجلس شورای ملی ندارم. نه با دولت طرف هستم و نه با سلطنت عداوت دارم. نه خیال سلطنت دارم نه هوای حکومت. هر وقت حقوق مغصوبة ملت به آنها مسترد شود با نهایت خلوص عقیدت به دولت خدمت میکنم.
مجملاً استدعا میکنم به مردم اصفهان حالی کنید که از هیچ چیز اندیشه نداشته باشند و بدانند به یاری امام زمان ـ عجل الله فرجه ـ به زودی مقاصد مشروعة ایشان برآورده خواهد شد
فدایی ملت نجیب ایران، علی قلی بختیاری
منابع و مآخذ :
1)احمدکسروی –تاریخ مشروطه ایران، تهران، امیر کبیر چاپ شانزدهم
2)مهدی ملکزاده،تاریخ انقلاب مشروطیت ایران ص 748
3) پوربختیار، غفار ، بختیاری نامه ، آنزان ، تهران ، 1384 ، ص 13
( صریحاً مینویسم غرض غیر از اجرای احکام مقدسة آیات الله نجف اشرف و سایر علمای اعلام ـ دامت برکاتهم ـ دراعادة مشروطیت و رفع تعطیل موقتی مجلس شورای ملی ندارم)
نامه سردار اسعد پیش از عزیمت به اصفهان خطاب به انجمن ولایتی اصفهان:
«خدمت ذی شرافت اعضای محترم انجمن مقدس ولایتی ـ دام بقائهم.
عرض مینماید چنان که سابقاً عرض و اظهار شده، تهیة حرکت اردوی بزرگ مرکب از ده هزار سوار و پیاده دیده شده و عماقریب حرکت مینماییم و این که فی الجمله تأخیری در حرکت بنده پیدا شد برای این است که بنده بدواً خیال داشتم فقط با دو هزار نفر سوارة منتخب حرکت کنم، ولی حالت هیجان افراد ایل و داوطلبی آنها در خدمت و جان فشانی در راه ملت مرا مجبور کرد که چند روزی توقف کنم تا لوازم حرکت آنها را مرتب نمایم.
به علاوة کسالت مزاج جناب مستطاب اجل آقای سردار محتشم، ایشان را از سرعت سیر ممانعت نمود و البته خاطر محترم آقایان مسبوق است که تهیة حرکت ده هزار نفر سواره و پیاده چه اندازه صعوبت دارد ولی از خوشبختی ملت، تمام موانع رفع شده و روز به روز، دسته دسته از اطراف میرسند و سان میدهند و نواقص خود را در «جونقان» تکمیل نموده، به طرف شهر و مورچه خورت روانه میشوند و خود بنده به رسیدن سردار محتشم، که تقریباً تا دویم، سیم ماه ربیع الثانی وارد خواهند شد، با سوارهای منتخب که با ایشان و نورچشمیسردار بهادر از گرمسیر حرکت کردهاند، روانه خواهیم شد.
از قرار مسموع بعضی از مردمان شورش طلب که خود را هواخواه دربار میدانند، مردم ضعیفالنفس را از اردوی دولتی کاشان میترسانند. خیلی محل حیرت است که مردم اصفهان اینرا باور میکنند و از اردوی موهومیدولت میترسند. یا خیال میکنند من این همه تهیه را برای مدافعه از اردوی دولتی مرتب میکنم یا در مقام تهیه، احتیاجی به مردم اصفهان دارم.
اولاً اردوی دولتی قابل توجه نیست و جناب مستطاب اجل آقای حاج خسروخان و آقای سالار حشمت با استعدادات کافیه که در مورچه خورت هستند، با نهایت سهولت آنها را متفرق مینمایند و ثانیاً غرض اصلی بنده از تحمل این همه مشقت اصلاح حال کلیة مملکت و آزادی تمام ملت است و ثالثاً به هیچ وجه احتیاج به معاونت مردم اصفهان ندارم و من به حکم وجدان و شرط اسلامیت خودم انجام این امر بزرگ را بر عهده گرفتهام وتا یک نفر از ایل بختیاری زنده باشد، از انجام این مقصد بزرگ دست بردار نیستم، خواه مردم اصفهان همراه باشند یا مخالف باشند. و صریحاً مینویسم غرض غیر از اجرای احکام مقدسة آیات الله نجف اشرف و سایر علمای اعلام ـ دامت برکاتهم ـ دراعادة مشروطیت و رفع تعطیل موقتی مجلس شورای ملی ندارم. نه با دولت طرف هستم و نه با سلطنت عداوت دارم. نه خیال سلطنت دارم نه هوای حکومت. هر وقت حقوق مغصوبة ملت به آنها مسترد شود با نهایت خلوص عقیدت به دولت خدمت میکنم.
مجملاً استدعا میکنم به مردم اصفهان حالی کنید که از هیچ چیز اندیشه نداشته باشند و بدانند به یاری امام زمان ـ عجل الله فرجه ـ به زودی مقاصد مشروعة ایشان برآورده خواهد شد
فدایی ملت نجیب ایران، علی قلی بختیاری
منابع و مآخذ :
1)احمدکسروی –تاریخ مشروطه ایران، تهران، امیر کبیر چاپ شانزدهم
2)مهدی ملکزاده،تاریخ انقلاب مشروطیت ایران ص 748
3) پوربختیار، غفار ، بختیاری نامه ، آنزان ، تهران ، 1384 ، ص 13
- ۸۶۲
- ۲۷ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط