سناریو
#سناریو
#درخواستی
وقتی یه اتفاقی افتاده و دارن بهشون تخم مرغ پرت میکنن و تو برای اینکه بهشون نخوره می ایستی جلوشون و عاشقت میشن
نامجون: زود بغلت میکنه تا دیگه بیشتر از این تخم مرغی نشی
جین: صورت هندسامت( با نگرانی)
شوگا: اولش از قیافت خندش میگیره اما بعدش ازت دفاع میکنه
جیهوپ: به خاطر کارت گریش میگیره و بغلت میکنه
جیمین: اجازه نمیده بیشتر از این بهت چیزی بشه و هر جوری شده از اونجا دورت میکنه
تهیونگ: بهت زل میزنه و بعدش بادیگاردا میان و همه چیزو رو به راه میکنن اما تهیونگ همچنان بهت فکر میکنه
کوک: وقتی فهمید میخوای این کارو انجام بدی از اولش بغلت میکنه که اسیب نبینی
(باید خنده دار میشد ولی احساساتی شد بیشتر🗿 )
#درخواستی
وقتی یه اتفاقی افتاده و دارن بهشون تخم مرغ پرت میکنن و تو برای اینکه بهشون نخوره می ایستی جلوشون و عاشقت میشن
نامجون: زود بغلت میکنه تا دیگه بیشتر از این تخم مرغی نشی
جین: صورت هندسامت( با نگرانی)
شوگا: اولش از قیافت خندش میگیره اما بعدش ازت دفاع میکنه
جیهوپ: به خاطر کارت گریش میگیره و بغلت میکنه
جیمین: اجازه نمیده بیشتر از این بهت چیزی بشه و هر جوری شده از اونجا دورت میکنه
تهیونگ: بهت زل میزنه و بعدش بادیگاردا میان و همه چیزو رو به راه میکنن اما تهیونگ همچنان بهت فکر میکنه
کوک: وقتی فهمید میخوای این کارو انجام بدی از اولش بغلت میکنه که اسیب نبینی
(باید خنده دار میشد ولی احساساتی شد بیشتر🗿 )
۲۰.۱k
۲۵ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.