چه بی تابانه می خواهمت
چه بی تابانه می خواهمت
ای دوریت آزمون تلخ زنده به گوری
چه بی تابانه تو را طلب می کنم
بر پشت سمندی
گویی
نو زین
که قرارش نیست
و فاصله
تجربه ای بیهوده است
بوی پیرهنت
این جا
و اکنون
کوه ها در فاصله سردند
دست
در کوچه و بستر
حضور مأنوس دست تو را می جوید
و به راه اندیشیدن
یأس را
رج می زند
بی نجوای انگشتانت
فقط
جهان از هر سلامی خالی است
#احمد_شاملو
ای دوریت آزمون تلخ زنده به گوری
چه بی تابانه تو را طلب می کنم
بر پشت سمندی
گویی
نو زین
که قرارش نیست
و فاصله
تجربه ای بیهوده است
بوی پیرهنت
این جا
و اکنون
کوه ها در فاصله سردند
دست
در کوچه و بستر
حضور مأنوس دست تو را می جوید
و به راه اندیشیدن
یأس را
رج می زند
بی نجوای انگشتانت
فقط
جهان از هر سلامی خالی است
#احمد_شاملو
۴.۸k
۲۴ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.