سالهای آخر ماه رمضان را به ایران می آمد همیشه با ورود به

سالهای آخر ماه رمضان را به ایران می آمد. همیشه با ورود به ایران ابتدا به
مشهد میرفت و موقع بازگشت به نجف هم به مشهد میرفت.
در شبهای ماه رمضان با هم به مسجدالشهدا و مجلس دعای حاج مهدی
سماواتی میرفتیم.
برخی شبها نیز با هم به مسجد ارک و مجلس دعای حاج منصور
میرفتیم. چه شبها و روزهایی بود. دیگر تکرار نمیشود.
هادی در کنار کارهای حوزه و تحصیل به کارهای هنری هم مشغول شده
بود.
یادم هست که در رایانه ی شخصی او تصاویر بسیار زیبایی دیدم که توسط
خود هادی کار شده بود؛ تصاویر شهدا که توسط فتوشاپ آماده شده بود.
بودن در آن روزها کنار هادی برای ما دنیایی از معرفت بود.
در این آخرین سفر رفتار و اخلاق او خیلی تغییر کرده بود؛ معنوی تر شده
بود.
یک شب از برادرم سؤال کردم چطور اینقدر تغییر کردی؟...

#معراجـالسعادة
قسمت اول
#شهیدمحمدهادےذوالفقاری
#خاکیان_خدایی
#هدایت_تا_شهادت
دیدگاه ها (۱)

...یک شب از برادرم سؤال کردم چطور اینقدر تغییر کردی؟گفت: کتا...

یابن الحسـ️ـن ،سه شنبه شده یک نگاه کنفکری ...به حال و روز من...

◾ ️برای خودش بخوان!گزیده‌ای از خاطرات شاگردان و اطرافیان آیت...

۳۰ آبان سالروز شهادت رزمنده‌ و جانبـاز تیپ نینـوا لشکر۱۰سیدا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط