📢 🚨 متن آهنگ مهراب👑 امپراطور
📢 🚨 متن آهنگ#مهراب👑 #امپراطور
-درود بر امپراطور اجازه ورود میدهید؟
+خوب موقعی رسیدی بیا تو
-نمیخواهم مزاحم خلوتتان شوم امپراطور
+این روزگار شاه و فقیر نمیشناسه رفیق
-اما
+بیا تو بشین باهات حرف دارم، بیا
-امپراطور گستاخی نباشد وسایلتان را جمع میکنید راهی سفری هستید
+اره، راهی سفر دور و درازم
-اخه امپرا....
+هیچی نگو، فقط بعد رفتنم این نامه را برای مردمانم بخون
-متاسفم اما..
+مراقب خودت باش رفیق خدانگهدار
-مردم به گوش باشید..
نامه ای از امپراطور برایتان آوردم
سکوت کنید مردم
+امروز از این دیار سفر میکنم
و غیر از یاران وفادار خود با خود هیچ نمیبرم
بعد از من مراقب دلهای مردمانم باشید
که هیچگاه نشکنند
به آنان بگویید و گوشزد کنید
که یکدگر را دوست بدارند
و به هم عشق بورزند
حرمت هم پیالگی
یکدگر را نگهدارند....
و پیمان برادری خود را
هیچگاه نشکنند
به مردمانم بگو
از ۳ چیز بترسند
آهی که از دل بلند شود
اشکی که از چشمان یتیم جاری شود
و قلبی که از سر تهمت بشکند
باشد تا پایه های این امپراطوری را
روزی استوار ببینیم
سلام هوادار✋
این روزا هوامو داری؟!
گریتو بند نیوردم اشکمو در بیاری
من سینمو پاره نکردم واست که
بری رو شونه ی دشمن من سر بزاری
حرمتارو نشکن باشه میرم به جونت
ولی بعد من؛کی مرگ مهراب میخونه
کی مث من تو شبای حال خرابی
تا خود صبح؛ به عشق تو بیدار میمونه؟!
من زندگیمو باختم؛حنجرمو باختم
با اربدهام؛واسه شما خاطره میساختم
هزار و یه شب نخوابیدم وقتی دیدم بیداری
1 2 3 هوادار صدامو داری؟
هواتو داره حتی از راه دور
این صدای خود خود امپراطوره
هیچکی وارث تخت من نبود
من فکر میکردم که با سادگی؛ نقابمو هدیه کردم
بی اراده میشکنه اما سرش نمیشه خم
وارث این صدای خسته غمش نمیشه کم
از نقاب میزنه تا دل شما خوش شه
تو چه میدونی چه آرزوها تو خودش کشته
از همه دردای شما و عاشقای سینه چاک
شاید مصلحت خداست که منو بدین به خاک
سلسله موی دوست حلقه دام بلاست
من هواتونو دارم آدمای بی هوا
اصن حلالتون باشه میرم پایین
گوشتمو بسوزونین استخونامو بردارین
من تو شریان این صدای خسته بی جونم
من یه عمر شمارو یه خانواده میدونم
پشتمو خالی کردین؛حداقل خاکیم نکنید
خدا پشت حق نشسته؛شاکیم نکنید
منو قضاوت نکنید؛من از این قصه ها دورم
درسته میرم اما همیشه امپراطورم
شنونده های این صدای خسته تو شب
الو صدام میاد؟!
حرف بزن به گوشم!
گاهی اوقات حقیقت تلخه شرمنده
که ۳سال نخواستم با تو روبرو شم
اره تو حق داشتی حقیقتو بدونی
همیشه هواتو از دور داشتم پنهونی
یه چیزی میگمو میرم؛تو خودت قضاوت کن
مث من میتونی ۳سال زندونی بمونی؟!
سلام تعصبی که رو صدام کم شدی
سلام غیرتی که با دل من بد شدی
سلام رفیق نیمه راهی که دیدی وسط راه
خسته شدم از کنارم رد شدی
صدای منم واسه دل شما دلتنگه
فدای سرت تعصبت این روزا کمرنگه
تو برو خسته نشی اما به گوش شهر برسون
امپراطور داره تنهایی میجنگه
اره میرم و میجنگم با تموم دشمنا
به گوش تو میرسه یه روز مهرابو کشتنا
میمیرم اما سرم خم نمیشه
یه لشکر حریف دل خستم نمیشه
از صدام معلومه که اهل خوشحالی نیستم
من دست راست خدام؛ مث بقیه نیستم
من نقاب ملتم؛ از نژاد این دردام
تو حنجرم بغضیه که بوی اشک میده حرفام
عرضم به ذکرت بگم از چشای غمگین
که قلمم با هق هق سردم میجنگید
این حرفارو بشنوین از این حنجره ی پاره
هنوز تو سینه م یه قلبی هست که هواتو داره
به ملکه م سلام منو برسونین
خودش میدونه چی میشه ته این نبرد خونین
دیگه این امپراطور با هیشکی نداره کاری
سلام هوادار؛ هنوزم صدامو داری؟!
-درود بر امپراطور اجازه ورود میدهید؟
+خوب موقعی رسیدی بیا تو
-نمیخواهم مزاحم خلوتتان شوم امپراطور
+این روزگار شاه و فقیر نمیشناسه رفیق
-اما
+بیا تو بشین باهات حرف دارم، بیا
-امپراطور گستاخی نباشد وسایلتان را جمع میکنید راهی سفری هستید
+اره، راهی سفر دور و درازم
-اخه امپرا....
+هیچی نگو، فقط بعد رفتنم این نامه را برای مردمانم بخون
-متاسفم اما..
+مراقب خودت باش رفیق خدانگهدار
-مردم به گوش باشید..
نامه ای از امپراطور برایتان آوردم
سکوت کنید مردم
+امروز از این دیار سفر میکنم
و غیر از یاران وفادار خود با خود هیچ نمیبرم
بعد از من مراقب دلهای مردمانم باشید
که هیچگاه نشکنند
به آنان بگویید و گوشزد کنید
که یکدگر را دوست بدارند
و به هم عشق بورزند
حرمت هم پیالگی
یکدگر را نگهدارند....
و پیمان برادری خود را
هیچگاه نشکنند
به مردمانم بگو
از ۳ چیز بترسند
آهی که از دل بلند شود
اشکی که از چشمان یتیم جاری شود
و قلبی که از سر تهمت بشکند
باشد تا پایه های این امپراطوری را
روزی استوار ببینیم
سلام هوادار✋
این روزا هوامو داری؟!
گریتو بند نیوردم اشکمو در بیاری
من سینمو پاره نکردم واست که
بری رو شونه ی دشمن من سر بزاری
حرمتارو نشکن باشه میرم به جونت
ولی بعد من؛کی مرگ مهراب میخونه
کی مث من تو شبای حال خرابی
تا خود صبح؛ به عشق تو بیدار میمونه؟!
من زندگیمو باختم؛حنجرمو باختم
با اربدهام؛واسه شما خاطره میساختم
هزار و یه شب نخوابیدم وقتی دیدم بیداری
1 2 3 هوادار صدامو داری؟
هواتو داره حتی از راه دور
این صدای خود خود امپراطوره
هیچکی وارث تخت من نبود
من فکر میکردم که با سادگی؛ نقابمو هدیه کردم
بی اراده میشکنه اما سرش نمیشه خم
وارث این صدای خسته غمش نمیشه کم
از نقاب میزنه تا دل شما خوش شه
تو چه میدونی چه آرزوها تو خودش کشته
از همه دردای شما و عاشقای سینه چاک
شاید مصلحت خداست که منو بدین به خاک
سلسله موی دوست حلقه دام بلاست
من هواتونو دارم آدمای بی هوا
اصن حلالتون باشه میرم پایین
گوشتمو بسوزونین استخونامو بردارین
من تو شریان این صدای خسته بی جونم
من یه عمر شمارو یه خانواده میدونم
پشتمو خالی کردین؛حداقل خاکیم نکنید
خدا پشت حق نشسته؛شاکیم نکنید
منو قضاوت نکنید؛من از این قصه ها دورم
درسته میرم اما همیشه امپراطورم
شنونده های این صدای خسته تو شب
الو صدام میاد؟!
حرف بزن به گوشم!
گاهی اوقات حقیقت تلخه شرمنده
که ۳سال نخواستم با تو روبرو شم
اره تو حق داشتی حقیقتو بدونی
همیشه هواتو از دور داشتم پنهونی
یه چیزی میگمو میرم؛تو خودت قضاوت کن
مث من میتونی ۳سال زندونی بمونی؟!
سلام تعصبی که رو صدام کم شدی
سلام غیرتی که با دل من بد شدی
سلام رفیق نیمه راهی که دیدی وسط راه
خسته شدم از کنارم رد شدی
صدای منم واسه دل شما دلتنگه
فدای سرت تعصبت این روزا کمرنگه
تو برو خسته نشی اما به گوش شهر برسون
امپراطور داره تنهایی میجنگه
اره میرم و میجنگم با تموم دشمنا
به گوش تو میرسه یه روز مهرابو کشتنا
میمیرم اما سرم خم نمیشه
یه لشکر حریف دل خستم نمیشه
از صدام معلومه که اهل خوشحالی نیستم
من دست راست خدام؛ مث بقیه نیستم
من نقاب ملتم؛ از نژاد این دردام
تو حنجرم بغضیه که بوی اشک میده حرفام
عرضم به ذکرت بگم از چشای غمگین
که قلمم با هق هق سردم میجنگید
این حرفارو بشنوین از این حنجره ی پاره
هنوز تو سینه م یه قلبی هست که هواتو داره
به ملکه م سلام منو برسونین
خودش میدونه چی میشه ته این نبرد خونین
دیگه این امپراطور با هیشکی نداره کاری
سلام هوادار؛ هنوزم صدامو داری؟!
۸.۸k
۱۷ بهمن ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.