پارت دوم

پارت دوم🖤🍷✨️✨️
(دازای و چویا وارد اتاق موری میشن°)
دازای: موری سان باهامون کاری داشتید؟
موری: اوووه دازای سان چن وقتیه بهم سر نمیزنی کم پیدایی.
دازای: متاستفم یه مدتیه سر جریان انفجار انبار مهمات خیلی سرم شلوغه و فرصت نکردم.
موری: متوجهم اتفاقا سر همین موضوع گفتم بیاید اینجا.
چویا: رئیس مشکلی پیش اومده؟
موری: هیمم مثل اینکه سرو کله یه ادم موهبت دار پیدا شده
دازای: موهبت دار...آهه حدس زده بودم.
شواهد به وضوح نشون میداد که انفجار کاره یه نفر بوده اما چون کار خیلی تمیز و بدون اثر و نشونی و خیلی راحت و سریع بدون اینکه حتی معمورای ما متوجه بشن انجام شده حدس زده بودم که کاره یه موهبت دار بوده باشه.
باید موهبت قویم داشته باشه.
موری: درسته. معمورانمون دیشب به وضوح دیدن که یه مرد با یه لباس سفید و موهای مشکی همراه با یک شنل که علامت یک گل سرخ روش کشیده شده بود دیدن که از داخل یک تونل بیرون اومده و بخش مرکزی سازمانو اتیش زده.
اونجا مرکز اطلاعاتی مهم سازمانه و بسیاری از سوابق و اطلاعات مهم راجب مافیا و یوکوهاما اونجا وجود داشت.
البته خوشبختانه بیشتر پرونده ها و مدارک سالمن ولی با همه اینا خیلی از معموران ما مردن و صدمه دیدن .
ممکنه که اون دوباره حمله کنه و این یه خطر بزرگ برای ماست.
چویا: لعنتی...
دازای: پس باید هرچه زود تر پیداش کرد و الا هر آن ممکنه یه بخش مهمه دیگه مافیا رو اتیش بزنه که این علاوه بر خطری که برای سازمان داره برای یوکوهاما هم مشکل سازه
موری: درسته برای همین ازتون میخام جایه اونو پیدا کنید و نابودش کنید تا خسارت بیشتری وارد نشه.
بچه ها تونستن یه سری اطلاعات راجب اون مرد ناشناس پیدا کنن اما چون اهل هیچ سازمان یا فرقه خاصتی نیست جای دقیقی ازش پیدا نکردن فقط میدونیم که بیشتر سمت جنوب و غرب یوکوهاما بیشتر دیده شده. نگرانم نباشید هرچی که لازم بود میگم براتون تهیه کنن
بسیار خب بچه ها منتظر خبرای خوبتون هستم موفق باشید و البته مراغب چون این مرد عین یه سایست و هر لحظه ممکنه از پشت خنجر بزنه مخصوصا که ما نه شناختی از موهبتش داریم و نه خودش.
دازای و چویا: چشم

به زودی پارت بعیدیم میدم اگه دوست داشته باشید✨️