سقایآبوادب

#سقای_آب_و_ادب
#قسمت_هشتم



🌕 نگران مادرمان ام البنینم که با شنیدن خبر، به کجا خواهد رسید؟

🌑 مطمئنم که از شوق و شعف، سر بر آسمان خواهد سایید، از این شرف که عباسش سر بر آستان حسین ساییده است. راستی چه بزرگی شما ای حضرت حسین! که سراغی از مشک و آب نمی گیری؟

🌕 در مقابل دریای وجود تو، آب چه محلی از اعراب دارد؟ حیات من همه از آب است و تو حیات بخش آبی عباس من! خضر، جرعه نوش چشم های توست.

🌑 گفتید چشم. از شما دو خواهش دارم.

🌕 جانم فدای خواستنت! بگو عزیز جان و دلم!

🌑 خون از چشم هایم بسترید تا جمال دل آرایتان را یک بار دیگر ببینم. من بی حضور شما آینه ی بی تصویرم.

🌕 به چشم جان برادر! به مژه می روبم خون از سر و روی زیبایت. با این همه زخم، هنوز ماه بنی هاشمی عباس!

🌑 گرمی و روشنی اگر دارم از خورشید وجود شماست. من بی نگاه شما تاریکم.

🌕 خدا اکنون در آینه وجودت به تجلی نشسته است ماه منیرم!




🌑 و خواهش دیگر، مولای بی مثل و نظیرم!

🌕 جانم فدای خواستنت!

🌑 مرا به همین حال که هستم، وابگذارید! به سوی خیمه ها نبرید!

🌕 چرا عزیز جان و دلم؟

🌑 نمی خواهم این جسم بی انسجام، باری بر دوش خسته و پشت شکسته شما بشود.

🌕 پشت شکسته؟ تو از کجا با خبر شدی؟

🌑 حتی اگر این کلام کمرشکن را از لب های مبارکتان نمی شنیدم که: «الان انکسر ظهری و قلت حیلتی»؛ باز هم این انحناء و شکستگی را با عمود خیمه ی وجودم در می یافتم. چنان که پیش از این، در واگویه های رجز گونه ام، خدا را به صفت جباری اش صدا می زدم تا شکسته بند پشت شما باشد: «و ابشری برحمة الجبار»، و البته بیشتر برای استواری خود استمداد می کردم تا در تداعی مصائب پیش رویتان نشکنم.

🌕 به حق که معلم بی بدیل مواساتی، عباس جان و دلم! نگران خستگی ام نباش، جان حسین به قربان مهربانی ات! من که تو را بر دوش جسمم نمی کشم، با دست های روحم حمل می کنم.

#یارب_به_فضل_واحسان_تغییرده_قضارا #و_أکثروا_الدعاء_بتعجیل_الفرج_فإن_ذلک_فرجکم #بخوان_دعای_فرج#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است#حیا#حجاب#اللهم_لعن_سقیفه#اللهم_لعن_الجبت_و_الطاغوت #با_ادب_باشیم #صلوات #مناجات #زندگی_خوب #انتقام_سخت #رمضان #عکس_نوشته #بخون #تلنگر #مهدویت #فاطمیه #مذهبی #شهادت #شهدا #محرم #غدیر #ولایت #امامت #قرآن_کریم #برائت #تولی #ظهور #دعای_فرج #هنر_زندگی #اهل_بیت #ثقلین #رافصی#علمدار_نیامد #اربعین #زیارت #فرهنگی #تربیتی #ویسگون #نور #ظلمت #وحدت #حدیث #شبهه#ashura #ما_بیخیال_سیلی_مادر_نمیشویم #علی_علی
🆔@bagheban
دیدگاه ها (۱)

#سقای_آب_و_ادب#قسمت_هشتم🌑 اگرچه حیا می کنم از گفتن این راز، ...

#سقای_آب_و_ادب#قسمت_هشتم🌑 و شما؟ و شما هم... البته هیچ کم نگ...

#سقای_آب_و_ادب#قسمت_هشتم🌕 نگران مادرمان ام البنینم که با شنی...

#سقای_آب_و_ادب#قسمت_هشتم🌕 چشمانت! چه کرده اند با چشم های تو ...

░⃟‌‌‎‎‌قطره قطره اشکهایم میچکد بر دفترمیاد بادا ... ان نگار ...

در عمق رویا روزها ، با یاد تو سر کرده امدر راه تو دردانه گل ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط