راست میگفتی

راست میگفتی
ما تفاوت های زیادی با هم داشتیم
تو دل میبُردی و
انکار میکردی
من اما دل میبستم و
اقرار میکردم...
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
دیدگاه ها (۲)

#شب آسمان را در آغوش مےگیردآسمان ماه را بغل مےکندماه دلش بہ ...

#دوستت دارم ...! مثلِ اولین حسِ گرمِ .... لمسِ دست...

آمد و رفت و دلم برد و کنون حاصل وصلاشک گرمی است که بنشسته به...

تقصیر جمعه نیستکه غمگین و خسته امایراد جای دیگریست؛ دلم را ش...

تو نمیدونی حتی تو اوج دعوا هامون من چقد به لحظه های که میگفت...

‍ ±الان نیاز دارم به یه خوشحالیِدور از دسترس و غیر ممکن برسم...

ما مانده ‌ایم و دشواری وظیفه. ما مانده ‌ایم و راهی که مرد می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط