صاعقه:
صاعقه:
بیدار شو
بیدار شو زن درونم
تو زاده نشدی
که هم اغوش مردی شوی.....
کودکت را شیر دهی
و بر
دیوار اشپز خانه ات
چوب خط سلولت را پر کنی
دلیل راندنت از بهشت خدای مردان
چیدن میوه ممنوعه نبوده......
که
تو ان روز
ازادی ات را در نافرمانیت فریاد زدی
و
مالک جهان نشان داد ..
که تاب سر کشی ات را ندارد.......
بیدار شو
حوای درونت را رها کن ......
بگذار دیده شوی......
گیسوانت را در باد رها کن......
و عطر یاس سپید تنت را
که
رنگ ازادی ندیده است
به دست باد بسپار.......
فریاد بزن.....
که زن بودنت را خوب می دانی.....
اندوه نیستی
زهری خواهی شد
ازاد خواهی شد
و زن ......
خواهی ماند
( اسیه نورسته لنگرودی)
بیدار شو
بیدار شو زن درونم
تو زاده نشدی
که هم اغوش مردی شوی.....
کودکت را شیر دهی
و بر
دیوار اشپز خانه ات
چوب خط سلولت را پر کنی
دلیل راندنت از بهشت خدای مردان
چیدن میوه ممنوعه نبوده......
که
تو ان روز
ازادی ات را در نافرمانیت فریاد زدی
و
مالک جهان نشان داد ..
که تاب سر کشی ات را ندارد.......
بیدار شو
حوای درونت را رها کن ......
بگذار دیده شوی......
گیسوانت را در باد رها کن......
و عطر یاس سپید تنت را
که
رنگ ازادی ندیده است
به دست باد بسپار.......
فریاد بزن.....
که زن بودنت را خوب می دانی.....
اندوه نیستی
زهری خواهی شد
ازاد خواهی شد
و زن ......
خواهی ماند
( اسیه نورسته لنگرودی)
۴.۵k
۰۱ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.