خواب آغوش تو مدیدم و بیدار شدم

خوابِ آغوشِ تو مےدیدم و بیدار شدم
از غمِ دورے و این فاصلہ بیمار شدم

من ڪہ محتاج بہ داروےِ لبانت بودم
نسخہ ام گم شد و وابستہ سیگار شدم

جگرم سوخت از این حسرتِ بےآغوشے
تا ڪہ باور بڪنم بےڪَس و بےیار شدم

بےتو این قافیہ ها سخت بهم مےآیند
من از این شاعرے ام بےتو چہ بیزار شدم
دیدگاه ها (۱)

چه کسی گفته است که تمام زنها بعداز شکستشان در یک شب عوض میشو...

تّمّـاّمّ آغّوّشّـــمّ رّاّ بّرّاّیّــتّ بّاّزّ مّیّ کّنّمّ...

نه آرامشت رابه چشمـﮯ وابسته کن،نه دستت رابه گرماے دستـﮯدِلــ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط