بیشتر وقتا سکوت میکنم نه چون آرومم نه چون عاقلم نه چون

بیشتر وقتا سکوت میکنم، نه چون آرومم، نه چون عاقلم، نه چون سیاست‌مدارم، نه چون صبورم، چون میترسم! من همیشه از به هم زدن آرامش‌های نسبی می‌ترسیدم! چون همیشه دربه‌در کم‌ترین آرامشا بودم! همیشه سکوت کردم تا یه وقت اوضاع از چیزی که هست بدتر نشه، و همین شد که اوضاع همیشه از چیزی که بود بدتر شد و من بازم سکوت کردم، و از این بدترم داره میشه و من هنوز ساکتم! نه چون استراتژی دارم، نه چون صبورم، چون می‌ترسم، همین! چون میترسم از از دست دادن آدمایی که دوستشون دارم که تعدادشون از انگشتای دست هم کمتره.نه اینکه نشه از دست دادنشون رو تحمل نکرد نه بخاطر اینکه اگه از دستشون بدم یه انگشت از انگشتام کم میشه و میترسم بی دست باشم.بیشتر وقتا ساکت نه چون صبورم ،چون آدم عصبی‌ای هستم.چون تحمل هیچ چیزی رو ندارم و کافیه یکم از چیزی که میخوام متفاوت باشه تا خار مادر همه رو بیارم جلو چششون.کافیه یه کار اشتباهی بکنید و من تا آخرین قطره زهرم رو با زبونم به کل وجودتون تزریق کنم.نه که بیشعور باشم نه چون تحمل اشتباه بودن کاری که کردین رو ندارم.با این حال بازم توقع دارم که دوستم داشته باشین.این اسمش خودخواهیه.من خود خواهم،پیش من باید تموم چیزی که هستین باشه نه نصفه و نیمه.
#ارشیا
#mohadeceh
²²¹¹
⁰⁸/¹¹/¹⁴⁰⁰
دیدگاه ها (۲۱)

‍ کمتر کسی است که بداند محبوب یا همسرش در کدام خانه یا بیمار...

کاش دنیا دست زن‌ها بود ، زن‌ها که زاییده‌اند یعنی خلق کرده‌ا...

‌گفت حواست به آدمایی که مثل کاکتوس زندگی میکنن باشه ؛ گفتم م...

عزیزان ممکنه این اخرین پستا و حرفای من باشهچون چند وقته ادم...

درخواستی... خیلی دوستش داریم و اون به محبت عادت نداره

سناریو استری کیدز

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط