هنر میکروبی یک میکروبیولوژیست!
#هنر_میکروبی یک#میکروبیولوژیست!
الکساندر فلمینگ میکروبیولوژیست مشهوری است که داروی معجزه آسای آنتی بیوتیک را به دنیا معرفی کرد. اما او یک جنبه هنری هم داشت که شاید کمتر شناخته شده باشد. فلمینگ عضو باشگاه هنری چلسی در لندن بود. جایی که در آن آبرنگ کار میکرد و آثار هنری آماتور خلق میکرد. اما استعدادهای هنری او محدود به طراحی با مداد یا آبرنگ نبود بلکه او رسانه دیگری هم داشت: ارگانیسم زنده.
فلمینگ یکی از اولین دانشمندانی بود که از میکروبها برای خلق آثار#هنری استفاده کرد. او با استفاده از میکروبها بالرینها، خانهها، سربازان، مادرانی که به بچه هایشان غذا میدهند، صحنههای مبارزه و بسیاری صحنههای دیگر را روی پتری دیش (بشقاب شیشهای آزمایشگاهی) نقاشی میکرد.
فلمینگ این آثار هنری را با کشت میکرو ارگانیسمهایی که رنگدانههای طبیعی متفاوت داشتند روی پتری دیش میساخت تا طرحهای رنگارنگی ایجاد کند. او از انواع مختلف باکتری استفاده میکرد تا به رنگ هایی مثل قهوه ای، بنفش، قرمز، زرد، نارنجی و ... دست یابد. با گذشت زمان پالت فلمینگ غنیتر میشد، چون باکتریهای بیشتری برای رنگ هایی که نیاز داشت کشف میکرد.
فلمینگ یک پتری دیش را با آگار که یک ماده ژلاتینی مانند بود، پر میکرد و سپس از یک ابزار آزمایشی سیمی به نام لوپ برای آغشتن بخشهای مختلف ظرف با گونههای مختلف استفاده میکرد. همه این کارها از نظر تکنیکی بسیار دشوار بود. فلمینگ نه تنها مجبور بود میکروبها را به درستی انتخاب کند، بلکه باید طوری زمان بندی میکرد که به گونهها با رنگهای مختلفی که میخواست هم زمان دست یابد. این آثار یک دوره کوتاه چند روزه دوام داشتند و بعد از آن میکروبها وارد محدوده هم شده و خطوط نقاشی مبهم میشد و از بین میرفت. متاسفانه هیچ یک از جوامع علمی و هنری آن زمان هیچ توجهی به تکنیکهای او نداشتند.
الکساندر فلمینگ میکروبیولوژیست مشهوری است که داروی معجزه آسای آنتی بیوتیک را به دنیا معرفی کرد. اما او یک جنبه هنری هم داشت که شاید کمتر شناخته شده باشد. فلمینگ عضو باشگاه هنری چلسی در لندن بود. جایی که در آن آبرنگ کار میکرد و آثار هنری آماتور خلق میکرد. اما استعدادهای هنری او محدود به طراحی با مداد یا آبرنگ نبود بلکه او رسانه دیگری هم داشت: ارگانیسم زنده.
فلمینگ یکی از اولین دانشمندانی بود که از میکروبها برای خلق آثار#هنری استفاده کرد. او با استفاده از میکروبها بالرینها، خانهها، سربازان، مادرانی که به بچه هایشان غذا میدهند، صحنههای مبارزه و بسیاری صحنههای دیگر را روی پتری دیش (بشقاب شیشهای آزمایشگاهی) نقاشی میکرد.
فلمینگ این آثار هنری را با کشت میکرو ارگانیسمهایی که رنگدانههای طبیعی متفاوت داشتند روی پتری دیش میساخت تا طرحهای رنگارنگی ایجاد کند. او از انواع مختلف باکتری استفاده میکرد تا به رنگ هایی مثل قهوه ای، بنفش، قرمز، زرد، نارنجی و ... دست یابد. با گذشت زمان پالت فلمینگ غنیتر میشد، چون باکتریهای بیشتری برای رنگ هایی که نیاز داشت کشف میکرد.
فلمینگ یک پتری دیش را با آگار که یک ماده ژلاتینی مانند بود، پر میکرد و سپس از یک ابزار آزمایشی سیمی به نام لوپ برای آغشتن بخشهای مختلف ظرف با گونههای مختلف استفاده میکرد. همه این کارها از نظر تکنیکی بسیار دشوار بود. فلمینگ نه تنها مجبور بود میکروبها را به درستی انتخاب کند، بلکه باید طوری زمان بندی میکرد که به گونهها با رنگهای مختلفی که میخواست هم زمان دست یابد. این آثار یک دوره کوتاه چند روزه دوام داشتند و بعد از آن میکروبها وارد محدوده هم شده و خطوط نقاشی مبهم میشد و از بین میرفت. متاسفانه هیچ یک از جوامع علمی و هنری آن زمان هیچ توجهی به تکنیکهای او نداشتند.
۵۷۴
۱۹ اسفند ۱۳۹۶