مثنوی در مثنوی درگیر رویای توام

‍ ‍ مثنوی در مثنوی درگیرِ رویایِ توام
کیستی بامن بگو اینگونه شیدایِ توام
مثل شمسی باز تابیدی تو برجان ودلم
گم شدم در خود ولی انگار پیدایِ توام
بی دل وبی جان و بی نام و نشانم کرده ای
ناخدایِ این دلی من باز دریایِ توام
یوسفم ! من بی نصیبم از جمالِ رویِ تو
بی مروت مرهمی! آخر زلیخایِ توام
هی غزل گفتم که شاید باز رحم آید دلت
من که در ابیاتِ آن محوِ تماشایِ توام
وامقِ من ! شاه بیتِ این غزل تقدیم تو
عاقبت دستِ دلم رو شد که عذرایِ توام
#مهرنوش_امیری #بهاره🌸 #عاشقانه
@silver-m
دیدگاه ها (۱)

#عکس_نوشته #بهاره🌸 #صبح_بخیر @silver-m

در این صبحے ڪہ لبهایت هواے بوسہ سر داردسلام و بوسہ تقدیمت بخ...

تو همان شوق نفس های منی که همان اول صبح باز به یاد می آیی .....

تو اگر آنِ منی، هر دو جهان آنِ من است...!#سیف‌_فرغانی #بها...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط