خوابم نم برد

خـوابَم نِمے بَــرَد
بِه هَمـه چیز فِکر کَـرده اَم
بیشتَر بِه تُــو
وَ می دانَــم کِه خوابــے
وَ قَبل اَز بَسته شُدَن چَشــم هآیَـتــــ
بِه هَمه چیــز فِکــر کَرده ای
جُـــز مَـ ن!!!
دیدگاه ها (۶)

خـــدایــا...همین الان یهوییهر ڪسی هر مشڪلی دارهخودت بر طـرف...

فقط چشم های تو مانده در یادم و صدایت در گوشم...بگو چگونه دیو...

همیشه تلخ ترین لحظه ها را کسی میسازد که قشنگ ترین لحظه را با...

ﺍﺯ ﺗﻤــﻮﻡ ﺩﻧـﯿﺎ . . . ﯾـﮏ ﻧﻔــﺮ ﻫﺴـــﺖ . . . ﻧـﻤﯽ ﺧــﻮﺍﻫــﻢ ...

ماهی سیاه کوچولو گفت نه مادر من دیگر از این گردش‌ها خسته شده...

کار هر روزم شده بود...تمام ساعت فروشی های شهر را بارها و بار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط