آهسته و نرم بر پر خیال آمد شعر مرا خواند و رفت

آهسته‌ و نرم بر پَر خیال آمد شعر مرا خواند و رفت

هیچ ندانست که رد پای نگاهش را دلم از بَر است


#ارس_آرامی
دیدگاه ها (۰)

در چیدمان نگاهت دیگر از من اثری نیستچه سخت افتاده‌ام تازگی‌ه...

بعد از تو خدا هم با شمعدانی‌های خانۀ مان قهر کردمن ماندم و چ...

دلا تا کی اسیر نفس شومیبه دست وسوسه مانند مومیببر زنگار دل ب...

بوسه‌ات رنگ لبم را پرتقالی می‌کندبوسه‌هایت عشق را از عشق خال...

دیگر. برایت شعر خواندن اشتباه است مهر تو بر دل نشاندن اشتباه...

وقتی چشمانم را می‌بندم، تو را می‌بینمدر سکوت شب، در عمق خیال...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط