یار عزیز همین الآن نامهات را خواندم و تا آنجایی که برا

یار عزیز ، همین الآن نامه‌ات را خواندم و تا آنجایی که برای ویکتورت ممکن بود دور از تو شاد باشد ، شاد هستم . تنها افسوسم این است که ندیدم نامه را از درون پیراهنت بیرون می‌آوری !
به نظرم هنگامی که می‌توانم هم دست‌خط تو را و هم کاغذی که روی سینه‌ات بوده را ببوسم شادی و خوشبختی‌ام دو برابر می‌گردد !
بر دیوانگی‌هایم نخند !
واقعاً بنظرم نامه‌ای که نزدیك قلبت بوده حاکی از چیزی است که عمیقاً اسرارآمیز و به طرزِ بی‌نظیری شیرین و دلپذیر است !🌱🫂

💌-از نامه‌های #ویکتور_هوگو به‌آدل‌فوشه
دیدگاه ها (۰)

گاهی همروبه‌روی خودش می‌نشیند،و ترکش‌های خاطره رااز مغزش بیر...

Certain things catch your eye, but pursue only those that ca...

گفتم يه چند دقیقه اینجا بِشین و به من تکیه بده !گفت کارم از ...

کاش می‌دانستید درباره‌تان چه فکری می‌کنم !من برای دیدنِ شما ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط